یادداشت پانزدهم

150 27 2
                                    

یه ادمایی هستن که از اول افرینششون خدا گِلِشونو با تنهایی ور داشته
این ادما تو زندگیشون با چنگ و دندون سعی میکنن همرو نگه دارن ولی اصلا نمیشه
این ادما حتی اگه بهترین اخلاق، بهترین چهره و همه ی بهترینا رو داشته باشن بازم ادمای اطرافشون میرن و تنهاشون میزارن
اما کاش ادما رفتن و تنها گذاشتنو بلد نبودن اون وقت حتی این ادما هم تنها نمیموندن
اما چیکار میشه کرد ، ادما از همون اول افریده شدن واسه مردن
و مردن خودش یه نوع تنها گذاشتنه

مزخرف یا هرچی اسمشو میزاری Where stories live. Discover now