یادداشت چهل و یکم

64 12 1
                                    

دنیا هیچوقت پذیرای تفاوت ها نبود
حتی بزرگترین نظریه های علمی برای اثبات به دنیا به مشکل بر میخوردن چون اثباتشون باعث تغییری تو علم و دانش مردم میشد همینطور که الان ادمای متفاوت بین مردم جایی ندارن
همیشه میگن متفاوت بودن سخته ولی چرا باید باشه
مگه غیر اینه که زمینی که روش راه میریم واسه ی همس ؟
چرا باید همرنگ جماعت شد
چه اشکالی داره که کسی رنگ پوستش متفاوت باشه
چه اشکالی داره که کسی گرایش متفاوت داشته باشه
چه فرقی میکنه که دینمون چیه یا به چی اعتقاد داریم
مگه داریم جای همو تنگ میکنیم
چرا یاد گرفتیم الگو برداری کنیم
الگو برداری بعضی وقتا باعث میشه فک کنیم اگه یکی‌ کار جدید و متفاوتی انجام میده اشتباه یا نکنه بچه ما از فلانی الگو بگیره و کار اونو تکرار کنه  
این مسخره بازی ادما خسته کننده شده
صفت ها اشنباه به وجود اومدن هیچ درست و غلط مطلقی وجود نداره هیچ زشت و زیبایی نیست اگه فقط دست از الگو برداری و مقایسه برداریمو بذاریم همه با خیال راحت رو زمینی که واسه خودشونه نفس بکشن
دستمونو از گلوی هم برداریم و بذاریم مردم نفس راحت بکشن و هرجوری که میخوان دفتر زندگیشونو بنویسن
زندگیشون قیافشون گرایششون تیپشون و خیلی چیزای دیگشون به ما ربطی نداره و تاثیریم تو زندگی ما نداره
بذاریم ادما با خیال راحت خودشون باشن نه اینکه واسه پذیرفته شدن بین مردم کاریو بکنن که هیچ علاقه ای بهش ندارن

مزخرف یا هرچی اسمشو میزاری Where stories live. Discover now