This is Kim Family

Extra | توت فرنگی شکلاتی

بخش اسمات با 🔞 مشخص شده
______________

"آییییییی"

نامجون داد زد وقتی جین گوششو گرفته بود و با خودش تو راهرو های دانشگاه می کشید

"همه دارن نگامون می کنن..."

جین عصبانی اهمیتی به ناله های نامجون نداد و اونو توی یه کلاس خالی پرت کرد

"دیگه داری شورشو در میاری...بخاطر تو B گرفتم"

نامجون فقط به دماغش چینی داد و گوششو مالوند
اخم کرد و به جین خیره شد

" با چه رویی برم بیرون حالا؟همه دیدن داریم دعوا می کنیم"

" موضوع همینه...تو به بقیه بیشتر از اون که باید اهمیت می دی"

نامجون کم کم حس کرد رفتار جین بیشتر از یه شوخی بوده و کاملا جدیه

" این مهمه که کیم نامجون ابهتشو حفظ کنه...من بخاطرش هر کاری انجام میدم"

"این دقیقا تنها چیزیه که مهم نیست...تو برای ثابت کردن خودت به بقیه داری منو اذیت می کنی...هیچوقت پرسیدی از من شاید نخوام همه دانشگاه بدونن ما با همیم؟"

جین با یادآوری اس ام اس های نامجون و شیطنت هاش سر کلاس که فقط باعث شد نمره خودش از A به B نزول پیدا کنه نفس محکمی کشید

پروژه جدید دانشگاه که سال بالایی ها رو با هوبه ها ترکیب می کرد با پرروئی های نامجون اصلا به نفع جین تموم نمی شد

"هی...خیلی داری تند میری...تو نمی خوای کسی بدونه با من قرار می ذاری؟"

تن صدای نامجون دلخور و به مراتب تهاجمی تر از قبل بود

"فاک نه منظورم این نیست...فقط...اینقدر راجبش جوگیر‌ نباش...دارم حس می کنم تنها دلیلت واسه قرار گذاشتن با من نگه داشتن ابهت کیم نامجون بوده"

نامجون نیشخندی زد و لبشو گاز گرفت

"خیلی خوب بلدی رو اعصابم راه بری جینی"

جین دستی لای موهاش کشید و آروم تر ادامه داد

"اگه ما از هم جدا بشیم...من آدمی نیستم که بتونه کنایه های بقیه رو تحمل کنه...برعکس تو که احتمالا فرداش جامو پر می کنی"

نامجون با حرص خندید
یه قدم جلو رفت تا کاملا بتونه نگاه خشمگینشو روی جین بندازه و با صدای آرومی زمزمه کرد