از وقتی بهیاد داشت، همه چیز براش فراهم بود. پول، عشق، توجه و... و تهیونگی که توی عمارتِ پدرش، مثل یه شاهزاده کوچولو بزرگ شده بود، چطور قرار بود توی زندانِ جئون دَووم بیاره؟ جئون جونگکوکی که اون پسر رو مجبور به ازدواج با خودش کرده بود! •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°🪷•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° •کــاپـل اصـلـی: کوکوی •کـاپـل فـرعـی: یونمین •ژانـر: رمنس، اسمات، ازدواجِ اجباری. •روز آپ: [نامشخص] •ادیــتـور: Mooni (این بوک، ادیت شدهست و با اجازهی مترجم، اینجا آپ شده.)