Part 19(Mirror Hall)

531 91 2
                                    

نامجون یونگی رو روی دستاش بلند کرد و از اتاق خارج شد و با جونگ کوک مواجه شد.کوکبا اخم به یونگی نگاه کرد:قضیه چیه؟
نامجون هلش داد:الان وقتش نیست.
کوک کنارش راه افتاد و نامجون  رو همراهی میکرد.سایه ی یونگی روی دیوار مثل روحی رقصان و سرگردان بود.(توی ام وی بلک سوان وقتی یونگی میخونه و سایه جیمین درحال رقصه!)
کوک با بهت سایه رو دنبال کرد تا به تالار آینه رسید.با دیدن عکس سوکجین که ایستاده و داره نگاهشون میکنه ترسید و خشکش زد.(پارت جین توی ام وی بلک سوان)
جین به زمین اشاره کرد.نامجون اون رو روی زمین گذاشت و بعد خارج شد.دست کوک رو گرفت که جین مانع شد:بزار باشه.
نامجون سرتکون داد و بیرون رفت.(توصیف این قسمت از توی آینه است.یعنی کوک تمام حرکات جین رو از توی آینه میبینه!)جین دستش رو روی صورت کوک گذاشت و گفت:جلوی یکی بایست و روحت رو نگاه کن!
کوک به حرفش گوش داد.روحش سیاه بود اما بال داشت.جین لبخند زد:بیخود یونگی نمیگفت روح های همگن هستید!
به یونگی نگاه کرد.روح اون عین یه قوی بالغ اما زمین خورده بود.بال های جمع شده گویا شکسته بودند.جین آه کشید:نصف بال هات رو برای جیمین دادی،قدرت پرواز رو به جونگ کوک دادی،تحمل درد و رنج رو به تهیونگ دادی و درک حقیقت خاندان رو به نامجون دادی!
بوسه ای روی موهای مشکی نقره ایه یونگی گذاشت:برای خودت چی نگه داشتی؟
جین چشماش رو بست و کوک هم تقلید کرد.توی آینه بال های سفید، نقره ای و مشکی پدیدار شد.
سوکجین با بال های سفید!جونگ کوک با بال های نقره ای و یونگی با بال های خونی،شکسته و مشکی!
بلک سوان شکسته بود.برای نجات خانوادش شکسته بود.اون روح با لبخند لحظه شماری میکرد برای بدست آوردن اولین بلک سوانِ خاندان کیم!

𝑩𝒍𝒂𝒄𝒌 𝑺𝒘𝒂𝒏🖤🦢Where stories live. Discover now