مبارزه ی مرگ

82 26 11
                                    


_ با لوهان به کجا رسیدی سهون.

+ دارم تلاشم می کنم ریییس.

مرد نگاهی به صفحه ی شطرنج جلو دستش انداخت و مهره ها رو جابه جا کرد.

_ من تلاش نمی خوام سهون، کلید شروع بازی دست توعه، توی این بازی دو نفر می تونن همه چیزو بهم بریزن و یکی از اون دو نفر لوهانه..لوهان باید عاشقت بشه و تحت هیچ شرایطی خیانت نکنه.

لبخندی اجباری روی صورت سهون نشست.

+ اطاعت.

_ سعی کن زودتر این موضوع رو حل کنی،داری زیادی کشش میدی.

+ متوجه شدم.

_ در ضمن وقتشه ماجرای بکهیون رو شروع کنی.

***

لوهان گوشه‌ی تخت نشسته بود و با استرس به در اتاق نگاه می کرد..تمام مدت زمانی که سهون توی اتاق بود بی صدا و با استرس یک جا می نشست و زمانی که اون بیرون از اتاق بود مدام با نگرانی به در اتاق نگاه می کرد و منتظر برگشتنش می شد.

صدای در که بلند شد،لوهان ترسیده سر جاش نشست.سهون کلید داشت و هیچ وقت در نمیزد.یکبار دیگه صدای در بلند شد و صدای آشنایی به گوش رسید که رعشه به تن لوهان انداخت ..با ترس بلند شد و سمت دیگه ی تخت رفت و روی زمین نشست و پاشو تو خودش جمع کرد و سرش رو بین دستهاش گرفت.

صدای در هر لحظه بلند تر می شد و صدای کریس که هر لحظه بیشتر فریاد می زد:

" در رو باز کن"

.

.

.

لوهان بغض کرده بود و با تمام وجود داشت دعا می کرد که سرو کله ی سهون پیدا شه..

چند ضربه ی دیگه به در خورد و این بار صدای سهون به گوش رسید که داشت با مرد عصبانی پشت در صحبت می کرد..چند لحظه ی بعد صدای سهون به گوش می رسید که لوهان رو مخاطب قرار می داد.

_ دارم میام توی اتاق، نیازی نیست بترسی.

در اتاق باز شد، اما لوهان حتی می ترسید سرش رو از روی پاش بلند کنه..صدای قدم های دو نفری که بهش نزدیک می شدن نشون میداد سهون تنها نیست..اما این سهون بود که اونو مخاطب قرار داد.

_ لوهان..کریس می خواد چند تا سوال ازت بپرسه، بدون نگرانی فقط جوابش رو بده..

به آرومی سرش رو بلند کرد و مرد ترسناک کابوس های چند وقت اخیرش رو دید و سهونی که با اخم دورتر از کریس به دیوار دست به سینه تکیه داده بود..کریس نگاهی به سهون انداخت و مقابل لوهان روی پاهاش نشست.

+ به سهون قول دادم کاریت نداشته باشم..هر چند قرارگیری توی یه عمل انجام شده بود تا یک قول از جانب من،در عوض سهون هم از طرف تو قبول کرد تا همه ی سوالاتمو بدون هیچ کم و کاستی جواب بدی..تو خوب می دونی با عصبانیتم چی در انتظارته پس فقط جواب بده، چرا در مورد باند ما تحقیق می کردی؟

⛓كالتين⛓⚰️Where stories live. Discover now