همه‌ی افراد در سالن تیراندازی جمع شده بودن ، کریس نگاهی به بچه ها انداخت و به سوهو اشاره کرد تا آموزش لازم رو به افراد بده، سوهو به سمت یکی از اسلحه ها رفت و توضیحاتی در موردش داد و اونو توی دستش گرفت و مستقیم به سمت سیبل تیراندازی نشونه گرفت و شلیک.
دقیقا وسط سیبل خورد .
_ حالا دونه دونه اول امتحان کنید ، باید ببینم چقدر کار با اسلحه رو بلدین با توجه به اون بهتر بهتون کمک کنم.
کریس به عنوان اولین نفر به سمت سوهو رفت و اسلحه رو از دستش گرفت و به سمت سیبل نشونه گرفت، هر شش تا گلوله به هدف خورد.سوهو با حرص اسلحه رو از دست کریس گرفت.
+ کریس وو قطعا تو کار با اسلحه رو بلدی منظورم به بقیه بود.
سهون که معمولا کنار لوهان بود به شونه ی لوهان زد.
-برو امتحان کن.
لوهان نگاهی به سهون انداخت و به سمت جایگاه تیراندازی رفت .سوهو با اکراه اسلحه رو به برادرش داد، بعد از اتفاقی که توی پیست افتاده بود لوهان حتی نگاهش نمی کرد.سهون که متوجه ماجرا شده بود پشت سر لوهان ایستاد و کمکش کرد تا دستشو تنظیم کنه و آروم توی گوشش زمزمه کرد.
_ نفس عمیق بکشش....دستتو یه خورده بیار پایین تر ...فکر کن فرمون ماشینته با آرامش باهاش برخورد کن.
لبخندی روی لبهای لوهان نشست و سهون کمی ازش فاصله گرفت و شلیک..
به خاطر عدم تعادلش به عقب پرت شد و سهون با خنده گرفتش.
_ مواظب باش لوهانی...
اخم های کریس و سوهو توی هم رفت.
+ اینجا کلاس آموزشیه سهون ..مراقب رفتارت باش..
کریس با عصبانیت این حرفو زد و به سیبل نگاه کرد.
+ این یکی که نخورد بازم شلیک کن.
لوهان این بار سعی کرد تعادلش رو بهتر حفظ بکنه اما همه‌ی تیرها به خطا رفت.
+ هیچ استعدادی نداری لوهان، برخلاف برادرت...
_ چون من مثل اون یه قتل حرفه ای نیستم.
لوهان بعد از گفتن این حرف اسلحه رو زد توی سینه ی سوهو و دور از بقیه وایساد.
سهون با لبخند اسلحه رو برداشت و اون پر کرد و به سمت سیبل نشونه گرفت .همه گلوله ها به فاصله ها مختلف به هدف خورد .
نفر بعدی که باید امتحان می کرد کای بود، اسلحه رو پر کرد و شلیک کرد.سه تا از گلوله ها به هدف خورده بود. سوهو با ابروهای بالا رفته به سیبل نگاهی انداخت.
_ قبلا اسلحه دستت گرفتی کیم کای؟
+ چند باری
کای اسلحه رو به سمت کیونگسو گرفت، دستهای کیونگسو میلرزید اصلا دلش نمی خواست اسلحه به دست باشه ، پس با ترس به هدف شلیک کرد.هیچ کدوم از گلوله ها به هدف نخورد.
YOU ARE READING
⛓كالتين⛓⚰️
Action♚"he'd forgotten the name he'd been given, but it made no difference. He had only one name now: Death, devourer of worlds." ♔"او نامی را که به او داده بودند فراموش کرده بود، اما هیچ تفاوتی نداشت. او اکنون فقط یک نام داشت: مرگ، بلعنده دنیاها. ❌اسمش ک...
