Part: 13

1.7K 128 29
                                    

🛑گایز ادامه داستان به نظرات شما وابستس اگه انرژی نگیرم انگیزه ای برای ادامه دادن ندارم چون هیچ سودی برام نداره پس لطفا اگه میخواین ادامه بدم با ووت و کامنت خوشحالم کنین🤍🛑
________________________
#پارت13
اینبار با صدای نازکی میگه
_چشم مامی
با لبخند رضایت‌مندانه ای موهاشو نوازش میکنم
(از زبان اهورا)
داشتم از نوازش شدنم لذت میبردم که موهام به طرز وحشتناکی کشیده شد
+اهههه... اییییی
مجبور شدم بلند شم
من رو کشید و پرتم کرد سمت تخته ایکس گوشه اتاق
(عکس تخته ایکس رو ندارم اما شما یه X چرمی رو تصور کنید که هر ۴ گوشش دستبند و پا بند داره که کسی که بهش بسته میشه دست و پاهاش شکل X میشه )
با استرس نگاش میکنم
بهم نزدیک میشه
قدماش محکم و نگاهش سرد و خشنه
منو روبروی خودش میکنه
با انگشت وسط قفسه سینم رو فشار میده که میچسبم به تخته
_دستا بالا پاها باز
اونقدی صداش تحکم داره که اب دهنم رو قورت میدم و توی پوزیشنی که راحت منو ببنده قرار میگیرم
با چشماش بدنم رو برسی میکنه
از نگاهش روی بدن لختم خجالت میکشم و سعی میکنم کمی خودم رو جمع کنم که به لطف دست و پاهاش بستم نمیتونم
سرم رو پایین میندازم تا نگاه پر از هوسش رو نبینم
(از زبان ساشا)
ناتوانیش توی این پوزیشن بهم حس قدرت خوبی میده
نگاهش..
نگاهش نگران و ترسیدش منو مثل ادمی که وسط کویر هفته هاست گم شده و الان به اب رسیده خوشحال میکنه
با حرکاتی اروم سمت کمد وسایل جذابم میرم
گیره نوک سینه ، چشم بند و ویبراتور رو درمیارم و سمتش میرم
با شوک به وسایل توی دستام نگاه میکنه
نیشخندی بهش میزنم و چشم بند رو روی چشماش میزارم
+رنگ؟
بعد چند ثانیه سکوت میگه
_سبز؟
نوازش وار دستی به سرش میکشم
+اگه حس بدی داشتی یا واقعا نتونستی تحمل کنی بهم بگو بیبی ،باشه؟
انگار که کمی اروم تر شد
_چشم...
با نوک انگشتم دستی به سینه های برجستش میکشم
کمی نوک سینش رو ماساژ میدم که نفساش سنگین شده
خم میشم و اون اب نبات صورتی رو مک میزنم
_اهههه..
چند دقیقه ای این کار رو با ۲ سینش انجام میدم
+بیبی نوک سینه هات برجسته و حساس شده، نظرت چیه بعدا برات پیرسینگشون کنم؟
_خب...
اجازه صحبت بهش نمیدم و گیره هارو وصل میکنم
_ایییییییییییییی مامیییییییی
صداش برام مثل ملودی خاص و جذابه که روحم رو اروم میکنه
جوابش رو نمیدم
با اروم ترین حالت ممکن سمت کمد برمیگردم و فلاگر رو برمیدارم
اتاق توی سکوت کامله
سرش رو میچرخونه و منتظر صدای کوچیکیه که بتونه حدس بزنه اتفاق بعدی که ممکنه بیوفته چیه
_امم..مامی؟
بعد صدا کردن اسمم تنها چیزی که گیرش میاد ضربه فلاگر روی گیره های سینشه
_اخخخخخخخخخخ..اهههههه
+صدام کردی بیبی؟
اینبار فقط به سینه سمت چپش ضربه میزنم
_ااییییی..اهه..
گیره از سینش جدا میشه و روی زمین میوفته
دستی به سینه قرمز و ملتهبش میکشم
+این تپلا قرمزشون جذاب تره
به دیکش که توی چستینی سعی داره بزرگ بشه نگاه میکنم
با دسته فلاگر ضربه ارومی بهش میزنم
_اخخخخخخ
+انگار خوشت میاد که ازت استفاده بشه بیبی؟
_هومم مامی لطفا...
ضربه دیگه ای به چستیتی میزنم
_هوممم.اخخ
+لطفا چی؟
نمیتونم چشماش رو ببینم اما مطمعنم شبی گربه کوچولو شده
_لطفا درش بیار..درد داره
سیلی نسبتا ارومی تو صورتش میزنم
+میخوایم بازی کنیم جوجه نظرت چیه؟
بخاطر درد سینه هاش،دیکش و صورتش بی قراری میکنه
_چـ... چه بازی؟
+ اگه بتونی توی نیم ساعت بیشتر از۴ بار ارضا شی بهت جایزه میدم،اما اگه نتونی محبوری کل شب رو همینجوری بسته شده با یه ویبراتور داخلت بمونی
نزدیکش شدم و بوسه ای روی گردنش کاشتم
+بازی جالبیه نه؟
_مـ..میشه یه بازی دیگه کنیم؟
لوب رو روی انگشتام ریختم و روی سوراخش کشیدم
+نوپ
اولین انگشتم رو واردش کردم
_اخخخخ..اهههههه
همینطور که انگشتم رو توش حرکت میدادم گردنش رو میبوسیدم و مارک میکردم
چستیتی رو از دور دیکش باز میکنم و بهش هند جاب میدم
+کیتن من چقد تنگه!
طوری با ولع گردنش رو مک میزنم که انگار شیرین ترین شیرینی جهانه!
_اهههه مامی..عوممم..از سوراخ بیبی خوشش میاد؟
بعد اینکه با ۲ انگشت جا باز کرد ویبراتور رو واردش میکنم
+شاید! کی میدونه
کنترلش رو با چسب کوچیکی به رون پاش وصل و روی درجه اخر میزارم
انگار که برق ۳ فاز بهش وصل کردن شوک میشه
_اههههههه مامیییییی خیلی زیادههههههه
ریلکس روی تخت میشینم و از صحنه روبروم لذت میبرم
یک بار ارضا شدن..
_اهههههه...هومممم...مامیییی بسه تروخداااااا
دوبار...
_بسهههههههه احححححححححح
سه بار...
_ نمیتونـ..م اهههههه..مامییییی پلیزززززز
چهار بار...
_اهههههههه ..عوممممم...مامیییی قـ ..قرمز
با شنیدن کلمه امن سریع از جام بلند میشم
ویبراتور رو خاموش میکنم
چشمبند و گیره رو درمیارم
بوسه ای روی چشمای خیس از اشکش میکارم
دست و پاش رو باز میکنم که بی حال میوفته تو بغلم
+تموم شد جوجه خوب از پسش براومدی بیبی بوی
بوسه ای روی سرش میزارم و براید استایل میبرمش تو اتاق خودم
روی تخت میزارمش و با دستمال مرطوب کام های روی بدنشو پاک میکنم
به پشت برش میگردونم و لپای باسنشو از هم جدا میکنم که با ترس بهم نگاه میکنه
+میخوام فقط برات کرم بزنم
دوباره سرشو توی بالشت فرو میکنه و گوشاش قرمز میشه
کرم رو روی انگشتم میریزم و روی سطح سوراخش پخش میکنم و کمی انگشتم رو داخل میبرم
_هومم..
از واکنشش خندم میگیره
بوسه ای پشت کمرش میزارم
لباس هام رو با یک شلوارک و نیم تنه عوض میکنم و کنارش دراز میکشم
نکاه کوچیکی بهم میندازه بعد با حالت قهر پشتشو بهم میکنه(بچرو گاییدی حق داره دیگ)
دستمو دور کمرش حلقه میکنم و از پشت به خودم میچسبونمش
لاله گوشش رو نرم میبوسم
+کیتن قهر کرده؟
.......
زبونم رو روی کیس مارک های جذاب و رنگا رنگ روی گردنش میکشم
+مامی متأسفه که به بیبش سخت گرفته
.......
سرم رو توی موهاش میبرم و بوی شامپو بچه رو استشمام میکنم
+بیبی مامی رو میبخشه؟
عوهوم ریزی میگه
سمتم بر میگرده و مثل یک جوجه کوچولو بهم میچسبه و سرشو توی گردنم میبره
+زیادی برای حموم خسته ای ولی حتما فردا باید بریم حموم کیتن!



___________
من امده ام وای وای من امده ام
بعد از مدت ها پارت جدید
گوشیمو عوض کردم همه پارتا و پارت جدید تو گوشی قبلیم بود
منم گوشی قبلیمو گم کرده بودم تا دیروز که بعد چند ماه اتاقمو مرتب کردم و پیداش کردم
همه پارتارو برای خودم ایمیل کردم و الان در خدمت شمام

My babies |BDSM|Where stories live. Discover now