گایز این پارت از همه پارتا طولانی تر بود
با اینکه شرط قبلی به اون چیزی که میخواستم نرسید اما این پارتو برای اونایی گذاشتم که خیلی به بوک علاقه نشون دادن
ولی ازین به بعد ووت ها و کامنتا کم باشه چون حس میکنم کسی بوکو دوس نداره ادامه نمیدم با اینکه کلی برنامه برای ادامه داستان دارم
هرچی کامنت و ووت بیشتر باشه منم زودتر اپ میکنم
_______________________________(سوم شخص)
,, بد نگذره خوشگله! این پسری که داری میری تو کونش خودش بیبی داره دیر رسیدی! ,,
متین با سکسه حرفش رو میزنه
ارتا رو هول میده رو زمین و روی پای ددیش میشینه
اون حق داره نگران ددیش باشه! اون فقط ددی متینه
نه هیچکس دیگه! هیچکس حق نداره به ددیش نزدیک شه(دید ارتا)
اون بچه فسقلی الان به من توهین کرد؟
اخ اگه بخاطر تیام نبود الان کون این بچه قرتی رو جر میدادم تا حالیش شه بدون اجازه حق نداره بهم دست بزنه!
تیام با لبخونی معذرت خواهی میکنه و سعی میکنه از رو زمین بلندم کنه اما اون بچه ی ریقوی کَنه نمیزاره از جاش تکون بخورهبا اعصاب خورد شده که چه عرض کنم! عصاب کیری شده سمت اسانسور میرم که متوجه اهورای فوق مست میشم که داره تو گلدون گوشه سالن بالا میاره و اِریک هم داره توی گلدون بغلیش بالا میاره
فاککککککککککککککککککککککککک
ازین بهتر نمیشهالان فهمیدم که واقعا نباید میومدم! باید تو خونه میموندم و تخت نازنینم رو بغل میکردم
نه اینکه موقع جق زدن مچمو بگیرن و هزاران اتفاق کیری بعد ترش
با کلافگی سعی میکنم ساشا یا تیامو پیدا کنم اما انگار اب شدن رفتن تو زمین
ناچار سمت اون پسر دردسر ساز میرم و روی کولم میندازمش
+امشب بخاطر تو واقعا دهنم سرویس شد!(سوم شخص)
درسته اهورا چیزی از حرفای ارتا نفهمید اما خب حداقل دل خودش که خنک شد . نشد؟
همه اونقدر مستن که هیچکس هیچی براش مهم نیست
مخصوصا پسری که پارتنر ساشا رو بغل کرده و توی دستشویی میبرشمثلا اندرو و اوا درحال لب گرفتن وسط استیجن
فِرِد درحال انگشت کردن اِستیو(دوست پسر اِریک) و استیوم با حالت مستی درحال دنبال کردنش دور تا دور سالنه تا کونشو پاره کنهاینجا هیچ جای نشستن برای اهورا نیست
ارتا سعی میکنه پسرک رو روی زمین بزاره اما پسرک مثل کوالا بهش چسبیده
ناچار اسپنکی بهش میزنه تا به خودش بیاد
چون محض رضای فاک کمرش داره میشکنه!
اما چیزی جز
,,اهههه درد میکنهه، اما تو محکم تر بزننن,,
نمیشنوه
با حالت کلافگی پسرک رو روی سنگ دستشویی (روشویی) مینشونه,, اییییی سفتهههه ,,
و سر پسرک روی شونه ارتا میوفته
,, اهورا بخدا همینجا ولت میکنما! چرا اینجوری میکنییی الان مامیت میاد کونمو پرچم امریکا میکنه ,,
اما پسر کوچک تر بدون توجه پاهاش رو دور کمر پسر کمی بزرگتر حلقه میکنه و بیشتر تو بغلش فرو میره
,, من مامیمو میخام... ,,
YOU ARE READING
My babies |BDSM|
Historical FictionMy babies |اگه میدونستین زجه هاتون چقدر برام زیباست انقدر فریاد میزدین که لال بشین| بهمون عشق بورز ما بدون تو هیچیم مامی! 🔞تقریبا همه ی پارت های این بوک دارای صحنه های جنسی و خشونت امیزه🔞 ساشا خسته از روتین حوصله سربر و مسخرشه که یک لیتل کیوت وارد...