🔗 PART 15 🔗

286 87 112
                                    

پنج ایدل جوان و تقریبا تازه کار روی صندلی نشسته و با دستهای دستبند خورده و جفت شده رو پاهاشون، میخ ادم مقابلشون شده بودن.

جونگکوک: ولی این که شکل خودمونه!

نفس خسته‌ش رو بیرون داد ولی حتی لحظه‌ای نگاهش رو از تصویر رو به روش نگرفت

هوسوک: خارجیا هم مثل ما ادمن کوک.. هیچ تفاوتی باهامون ندارن

دختر مقابلشون بالاخره سرش رو بالا اورد و همونطور که با چشمای سوالی و همزمان بیخیالش به ادمای عجیب رو به روش خیره بود، شکلاتی که به سختی باز کرده بود رو تو دهانش گذاشت. بزاقی که از اب افتادن دهانش برای اون خوراکی تشکیل شده بود رو قورت داد و با حسرت گفت

تهیونگ: کامل خوردش

یونگی: تنها

جونگکوک: بدون حتی یه تعارف!

سری با افسوس به دو طرف تکون داد و با تشر گفت

جیمین: میشه انقد احمق نباشین؟ هدفمون رو یادتون نره پسرا

یا اخطار جیمین، چهار نفر دیگه به خودشون اومدن و دوباره سعی کردن اون بچه رو به حرف بگیرن

یونگی: شما به «تهیونگ انقد مثل مارمولک نچسب به کونم» چی میگین عزیزم؟

آه دردمندی کشید

هوسوک: کاش الان سوکجین هیونگ اینجا بود.. این اواخر انگلیسیش زیادی خوب شده بود ها.. قدرت عشق..

جونگکوک: این فقط میتونه قدرت شیشه باشه

هوسوک: ها؟!

جونگکوک: ها؟!

تهیونگ بی توجه به وحشت و تعجب هوسوک و جمله جونگکوک، کمرش رو از پشتی صندلی فاصله داد و عمیق‌تر به دختری که حالا کمی از اب دهانش به دلیل بزرگ بودن شکلات، روی لباش برق میزد خیره شد

تهیونگ: میشه تو به نامجون هیونگ بفهمونی جین هیونگ مثل سگ عاشقشه؟

با جمله تهیونگ از خلسه خارج شد و متعجب سمت پسرک مستطیلی کنارش برگشت

یونگی: چرا این بگه حالا؟

بیخیال دستی توی هوا تکون داد و دوباره به صندلی تکیه داد

تهیونگ: میگم شاید نامجون هیونگ انگلیسی رو از کره‌ای بهتر بفهمه!

متفکر سری تکون داد

MY STUPID CRUSH | NAMJIN - YOONMINWhere stories live. Discover now