" همهچیز آبیه، حتی گوی خاطرات"
من با دستهای تو رنگ شدم، آبی شدم ولی حالا از درون آبی شدم.
روزهای آبی، فصلهای آبی
نفسهای آبی
افکار آبی
دستهای آبی
روح آبی.
بوسههای آبی
اشکهای آبی
قصه های آبی
لبخندهای آبی
گوهای خاطرات آبی...
گفته بودم بومِ عشقی که میخواستم نابترین صدا زده بشه رو بین دستهات گذاشتم تا رد آبیرنگت روش خودنمایی کنه، تو من رو رنگ زدی و وقتی که آبی صدات زدم تصور کردم بهخاطر اینه که به چیزهای آبی علاقه دارم. به ویسکی آبی، آسمون آبی، و رنگ موهای بوسیدنی تو... اما بعدها فهمیدم آبی رنگ غمه، فهمیدم آدمهای از دست رفته و حسهای از دست رفته رو آبی صدا میزنن. غم بهرنگ آبی درمیاد و هر خاطرهی غمگینی باعث میشه یه گوی آبی به حافظه اضافه بشه.
زرد شادی بود، آبی غم و خاکستری فراموشی و پودر شدن.
زمانهایی که شاد بودیم، گوهای زرد رنگی به حافظهمون اضافه میشد و دست غم و رنگ آبی ازشون کوتاه بود، ولی یکروز آبی تمام گوهای زرد رو به رنگ خودش درآورد، غم و غم...! اشکهام آبی شدن، بهار، تابستون زمستون و حتی نفسهای فراری از سینهام هم بهرنگ آبی دراومدن و من آرزو کردم برگردم به زمانی که چیزی از آبی نمیدونستم.
من کنار تو گویهای زرد زیادی به حافظهام هدیه دادم، چون خاطرات کنار تو همیشه رنگ زرد و شادی بودن ولی درست زمانی که رهام کردی، هروقت بهت فکر کردم یا بهعکسهات نگاه کردم یه گوی آبی به حافظهام اضافه شد، و حالا تمام حافظهام با گویهای آبی پوشیده شده.
حالا میفهمم تو از اول هم به من نیومدی، حکم اون ماشین آبی رو داشتی که تو بچگی وقتی خواستمش فروشنده گفت همین یه دونه بود فروختیمش، تو اون دونههای برف بودی که شبها برای آدمبرفی کردنشون نقشه میکشیدم و صبحها وقتی بلند میشدم هیچ اثری ازشون نبود، تو اون ممنوعهای بودی که باید پنهانت میکردم. پنهان میکردم چون توی مکانی شکننده مثل دنیا، ترسناک بود داشتن عشق آبیرنگی که با غم و درد عجین شده و گناه خطاب میشد، پنهان میکردم تا از توی دستهام لیز نخوری و سیاهی من رو نبلعه.
آبی صدات زدم و نمیدونستم اینقدر خوب میتونی رسم غم بودن رو بهجا بیاری و حالا اندوه تو من رو آبی کرده.
اما آبی اگر بمونه و بخواد فراموش بشه خاکستری میشه، داری خاکسترم میکنی، داری من رو پودر میکنی، برگرد آبیترین غمم تا وقتی که خاکستر وجودم به سیاهی نرسیده برگرد.
YOU ARE READING
𓏲࣪ ִֶָ𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐒𝐭𝐨𝐧𝐞𓂃
Romance𓏲࣪ ִֶָ𝐌𝐨𝐨𝐧 𝐒𝐭𝐨𝐧𝐞𓂃 "کنسرت بزرگترین بوی بند جهان با اجرای شش نفره اعضا در سئول به پایان رسید. اعضا برای تور بزرگ خود در آمریکا آماده میشوند، همچین گفته میشود همگی از جواب دادن به سوالات درمورد کیم تهیونگ طفره میروند. با گذشت دوسال هنوز...