4. Daddy or Death

102 20 29
                                    

الان آقای تاملینسون رو میبرم دفتر مستر هوران...

آدام رفت سمت پله ها و ازش بالا رفت. لویی به فیلیچ لبخندی زد و دنبال اون پسر از پله ها بالا رفت. آدام اخم کرده بود. حقیقتا پسر جذابی بود برای سنش و خب اگه یکم خوش اخلاقتر بود و ریزه میزه تر حتما تایپ لویی بود.

به طبقه سوم رسیدن و آدام وایساد و دستشو سمت راهرویی دراز کرد.

+ ته این راهرو دفتر آقای هوران عه.

لویی با نیشخند تو چشمای سبز و تیله ایه آدام زل زد و فکر رام کردن این گربه وحشی و از سرش بیرون کرد چون دیدن هری در اولویت بود.

- عام... بیب اگه میشه منو ببر پیش هری و ممنون میشم به آقای هوران بگی سریعتر مدارک و شناسنامه هری رو آماده کنه.

"بخدا این تاملینسون میخواد من خفش کنم...دوست داره بمیرهه..بیبی و کوفتت..."

+ یعنی چی مدارکشو آماده کنه؟


با لحن تندی جواب لویی رو داد که باعث شد لویی یکی ازون اخم های معروفش رو تحویلش بده‌.


- اومدم هری رو ببرم کاری که باید سه سال پیش انجام میشد فکر نمیکنم دلیلی باشه توضیح بدم بهت پسر خوب. حالا لطف کن بگو هری تو کدوم اتاقه؟

آدام دستاشو مشت کرد و دندوناشو رو هم فشار داد.

+ ط..طبقه ۵ ام راهرو سمت راست اتاق اخر.

- ممنون...الانم لطف کن به آقای هوران بگو مدارک هری رو آماده کنه.

لویی با لحن خیلی جدی گفت و فرصت اعتراض به اون پسر نداد. از پله ها بالا رفت و با رسیدنش به طبقه بالا آدام با مشت توی دیوار کنارش کوبید.

+ لعنتیییی...لعنتییی....مرتیکه عوضیی...نمیشه...نمیشه بزارم تورو ببره هری...نمیشه...اون یه آشغاله...نمیزارم کسی ک دوسش دارم و ازم بگیره!

با عجله رفت ته راهرو تا با آقای هوران حرف بزنه. باید جلوی تاملینسون و میگرفت.

.
.

با رسیدن به طبقه ۵ ام رفته راهرو و در چوبی روبه روش و باز کرد ولی برخلاف تصورش با یسری پله دیگه روبه رو شد.

- یعنی چی...

با بالا رفتن از پله متوجه دریچه روی سقف شد‌. هری توی اتاق زیرشیروونی بود. سعی کرد دریچه بالای سرش رو باز کنه ولی قفل بود. در زد و شروع کرد به حرف زدن.

Daddy Tommo (L.S)Where stories live. Discover now