[ 24 ]تنهات نمیزارم!!

4.2K 258 35
                                    

دستم رو جای سیلی گذاشته بودم و همینجوری که گریه میکردم پشت سر بروکلین کشیده میشدم

_خفه کن صداتو تا باز هم نزدمت
دختره کودن

منو توی ماشین پرت کرد و خودش هم به سرعت سوار شد و حرکت کرد
اشک هام رو تند تند با آستین هام پاک میکردم

_من دوست ندارم چرا نمی فهمی بزار برم با اونی که دوسش دارم ازدواج کنم

با اتمام حرف هام قهقه ای زد

_فکر کردی من دوست دارم
نه جین دیوونه
من تورو برای پول بابات میخوام

نگاه هیزی به بدنم انداخت که بیشتر توی خودم جمع شدم

_و اندامت مطمعنم که میتونم یه شب رویایی رو برای جفتمون درست کنم
البته که بیشتر این لذت نسیب من میشه تا تو

_ تو یه ... یه عوضی اشغالی بروکلین

سیلی این دفعه درد بیشتری داشت و خون از گوشه لبم سرازیر شد

_ بفهم داری با کی حرف میزنی

دیگه هیچی نگفتم
دلم فقط ادوارد رو میخواست
اون باهام خوب بود
مهربون بود
جوری رفتار میکرد که حس کنم با ارزش ترین زن توی زندگیش هستم
تازه متوجه مسیرش شدم که خارج از شهر بود

_کجا داریم میریم ؟ منو ببر خونمون

لبخند هوس انگیزی زد

_میخوام یه خورده از اون شب رویایی رو فعلا تجربه کنیم  

صدای گریم بیش تر شد

_ نه نه خواهش میکنم
منو ببر خونه منو ببر خونمون

_مطمعن باش کسی اونجا الان منتظرت نیست پس برای چی میخوای بری
درضمن من نامزدت هستم این حق منه که بخوام با نامزدم یکمی خوش بگذرونم

بیشتر به در چسبیدم
میلرزیدم سکسکه ام گرفته بود
خدایا ازت خواهش میکنم نزار
کاش ماشین تصادف میکرد هم من میمردم هم بروکلین ولی این اتفاق نمی افتاد 
طاقت این رو نداشتم که کسی جز ددی بهم دست بزنه
این تن پر از نوازش ها و بوسه های ادوارد بود
با ایستادن ماشین با وحشت به اون ساختمان نگاه کردم
دستم رو کشید تا پیاده بشم

_ نه نمیخوام ولم کن لعنت بهت ولم کن

_ گمشو بیا دیگه اه
دختر زر زرو

همه تلاشم رو میکردم که از دستش فرار کنم
با محکم کشیدنم باعث شد روی زمین پرت بشم
هق هق گریه ام بیشتر شد
منو به سمت ساختمون برد
وقتی وارد اونجا شدیم منو رو زمین پرت کرد

_ خب حالا میریم سراغ اصل کاری

سریع از جام بلند شدم و روی زمین به عقب رفتم
تند تند سرم رو به دو طرف تکون دادم

I'm little girl 🍓 (BDSM)(DDLG)Where stories live. Discover now