🏹 Alec X Magnus 🏹

852 101 20
                                    

اگر درخواستی دارید پیام بدید یا کامنت بذارید

(درخواستی)

خب به مناسب ولن یه وان شات خیس بخونیم که بشوره ببره. *وی هنگام نوشتن وان شات از مانگاهای یاویی استفاده کرده و حین پیدا کردن گیف خون گریه میکرد*

✯✯✯


با ضربه هایی که الک میزد ، جیغ مگنس تقریبا در اومد ، عضو همسرش به عمیق ترین نقطه ی حفره اش رسیده بود و باعث شده بود تقریبا ستاره ها رو ببینه.

با عشق به الک نگاهی کرد ، لبهاش به خاطر بوسه های خیس و گاز گرفتنشون ، ورم کرده و قرمز بودن ، موهای پرکلاغیش به پیشونیی خیس از عرقش چسبیده بود، روی بدنش لاو بایت یا حتی جای چنگ و گاز دیده میشد ؛ شکارچی سایه ها به معنای کلی میدرخشید و این صحنه ای بود که فقط جادوگر حق دیدن و لذت بردن ازش رو داشت—


درحالی که نفس نفس میزد از خواب بلند شد، بدنش خیس از عرق بود و عضوش بین پاهاش سخت. باورش نمیشد به خاطر یه خواب اینطوری داغون شده بود.

خوابهای خیس درمورد همسر خیره کننده اش، چیز جدیدی نبود ولی هیچوقت تا این حد پیش نرفته بودن که نصفه شب بیدارش کنن.

معمولا تا فردا صبح صبر میکردن تا مگنس بیدار بشه، بعد از اون اتفاقات داخل خواب رو برای الک تعریف میکرد و باعث به وجود اومدن جو میشد. ولی الان فقط میتونست به نفس های سنگین و خروپوف الک گوش بده.

سعی کرد از حصار بازوهای عضله ای الک خودش رو نجات بده تا به گوشیش دسترسی پیدا کنه، ولی بی فایده بود.

یکی از دستای شکارچی دور شکمش حلقه شده بود طوری که مرد کوچیکتر رو به سینه اش میفشرد و موهای سینه اش قلقلکش میدادن.

با جایی که دست دومش قرار داشت برای لحظه ای فکر کرد اینکارش از قصده، چون دستش روی رونش قرار گرفته بود و انگشتاش با مالکیت به قسمت داخلیش چنگ زده بودن.

ولی با وجود خروپوفی که از پشت سرش شنیده میشد، مشخص بود الک تا بیدار شدن خیلی فاصله داره و تمام این حرکاتش عکس العمل های ناخوداگاه نسبت به مگنس بودن. الک لایتوود بین عاشق بغل کردن بود.

ولی مگنس درحال حاضر دنبال بغل کردن نبود. البته از این پوزیشن بدش نمیاومد اگه فقط میتونست عضو مرد رو داخل خودش حس کنه.

دستای مرد رو اروم از خودش جدا کرد تا بتونه به سمتش بچرخه و خیلی اروم شروع کرد به تکون دادنش تا بیدار شه.

بعد از تر کردن لبای خشکش، زیرلب حرف نامفهومی رو زمزمه کرد. بعد از باز کردن چشماش، کمی ریزشون کرد تا به همسرش نگاه کنه.

Favourite OTPWhere stories live. Discover now