چتربازان

کپ عاشق میشود

[آخر شب،تو سالن سینما،چند دقیقه قبل از شروع فیلم]

کوییل:پیتر چیشد پس؟یه ساعته میخوای فیلمو پلی کنی
صدای پیتر :تموم شد تموم شد.پیداش کردم.الان شروع میشه

*چند لحظه بعد پیتر هم بهشون اضافه میشه *

ثور:پیتر اسم فیلم چی بود؟!
پیتر:گفتم که،لالالند
لوکی:حافظه ماهی هم از تو بیشتره.چند بار میپرسی؟!
ثور:خب یادم میره
نت:باز شروع شد...باز ما اومدیم یه فیلم ببینیم اینا دهناشونو باز کردن

*همه ساکت میشن*

بروس:جون به این جذبه
نت:ممنونم ولی هیس!
بروس:اوکی اوکی

[چند لحظه بعد]

کوییل:این پسره عاشق اون دختره میشه
تونی:غیب گفتی همه اینو میدونن دیگه

*بعد از سکانس آغازین رقصیدن تو خیابون*

وید:دلم میخواد برم تو خیابون و کاپوت ماشینا برقصم
پیتر:میدونستین این سکانسو چند بار تمرین کردن رو ماشینا برا همین اگه دقت کنین سقف ماشینا و کاپوتشون یکم کج و کوله شده در اثر همون تمریناست
وید:واو...وقتی اینطوری با جدیت راجع به فیلما فکت میگی دلم میخواد بخورمت

*پیتر سرخ میشه*

کلینت از پشت با لگد میزنه به صندلی وید: هوی...از پشت تونی و استیو بلند شدم اومدم اینجا که پروژه شماها رو ببینم؟
وید:وحشی ما کی پروژه رو شروع کردیم؟
کلینت:وقتی ثانیه ی اول فیلم اینجوری استارت زدین یه ربع بعد به پروژه هم میرسیم. از هم فاصله بگیرین
*وید بدون اینکه پشت سرشو نگاه کنه دستشو میاره بالا و فاک نشون میده*
کلینت:بی تربیت
نت:هیس

[اواسط فیلم]

*همه زوج ها در حالی که دست هم دیگه رو گرفتن با لبخند به زندگی زوج تو داستان نگاه میکنن و ثور و کلینت با حسرت پفک میخورن*

[اواخر فیلم]

*همه زوج ها گریه کنان و با بغض به پرده سینما خیره شدن و ثور و کلینت با خوشحالی پفک میخورن*

□
*از سالن سینما میان بیرون*

استیو:فیلم غمناکی بود
باکی:زیبا بود
کوییل:خوشم اومد
ثور:ولی من خوشم نیومد
کوییل:به چپم
ثور:بی ادب

استفن:دقیقه های پایانیش...لعنتی
ثور:دلم خنک شد.اتفاقا همون جاش خیلی خوب بود
کلینت:موافقم
استفن:بدبختای سینگل حسود

تونی:فیلمای موزیکال تو کتم نمیرن.یارو همینجوری یهویی میپره وسط شروع میکنه آواز خوندن و رقصیدن بعد بقیه هم بهش ملحق میشن،هم شعرو حفظن هم باهاش هماهنگ میرقصن

کپ:همینش جالبه دیگه
تونی:کجاش جالبه؟الان بیا بپر وسط کارای روزمره ت رو با آواز و رقص انجام بده ببینم کجاش جالبه
کپ:خب...