Similar BUT differenT + After Story (completed)

Part 27: Knock Down

اهم اهم
سلام
میخواستم سیمیلار با شرط ووت باشه ولی چون تعداد ویوها رفت رو ۳ک گفتم برای این ذوق، قسمت جدید رو آپ می‌کنم.

آهان، قبل اینکه بخونید، یه دستمال کاغذی کنار خودتون بذارید و بعد شروع کنید.

هر فحشی آزاد ...

-------------⁦( ⚈̥̥̥̥̥́⌢⚈̥̥̥̥̥̀)⁩⁦( ⚈̥̥̥̥̥́⌢⚈̥̥̥̥̥̀)⁩

BBH POV:

امروز روز دادگاهه. تو این چند روز چه اتفاقی افتاد؟ تا حد امکان از چانیول فرار میکردم که نبوسمش و وقتی کم میاوردم، یه جا گیرش مینداختم و میبوسیدمش و وقتی حس میکردم دارم تحریک میشم، ازش جدا میشدم. نمیتونستم بیشتر از این جلو برم. میترسیدم. تا همینجا هم هر بار پیش میرفتم، ضربان قلبم میرفت بالا. ولی ذوقی که ته دلم بود، بهم انرژی میداد. و چانیول؟ اون هر بار وقتی ازش جدا میشدم عصبی میشد و بعدش باهام قهر میکرد ولی وقتی دوباره میبوسیدمش، باهام همکاری میکرد.

دادگاه امروز ساعت 1 بود و هیچ کدوم شرکت نرفتیم. من، کریس، جونمیون و چانیول، توی دادگاه بودیم و منتظر بودیم که قاضی و شین و دادستان بیان. استرس داشتم. چانیول دستم رو گرفت و گفت:"بک، نگران نباش. من نمیذارم اون عوضی آزاد شه."

گفتم:"کاش تو نمیومدی. نمیتونم بذارم نگاه کثیفش به تو بخوره."

خندید و گفت:"حسودیت میشه؟"

با اخم نگاهش کردم و گفتم:"خفه شو."

کریس آروم گفت:"از وقتی رابطتون کمی بیشتر از رئیس و کارمند شده، یکم حال بهم زن شدید."

جونمیون خندید و گفت:"و رئیس بزرگ واقعا خشنه. این بچه یه روز هم سالم نیومده سرکار."

بهشون نگاه کردم و گفتم:"شما هم دلتون میخواد باهاتون خشن باشم؟"

کریس با خنده گفت:"نه. من هنوز جای کتکهای قبلی که بهم زدی، درد میکنه."

جونمیون خندید و گفت:"من هم هنوز بخاطر صدای فریادهای روزانه، گوشام سوت میکشه. باید دیه بگیرم."

سری تکون دادم و گفتم:"کی این دو تا رو به هم رسوند؟"

چانیول آروم گفت:"فکر کنم ما باعثش شدیم."

-:"پشیمونم از کارم."

صدای خنده جذابش رو شنیدم که گفت:"منم."

کمی بعد،قاضی، متهم و دادستان ها اومدن و مثل تمام دادگاه ها، دادستان شروع کرد به صحبت کردن و بعد وکیل ژانگ که میخواستم سر به تنش نباشه، دفاعیه خودش رو ارائه کرد.

کمی که گذشت، سهون گفت:"از شاکی و شاهد اصلی آقای بیون میخوام که به جایگاه شهود بیان."

چانیول دستم رو گرفت و گفت:"به چیزی فکر نکن. درست میشه."