Part 31 ( Smut )

815 146 13
                                    

سلام فرشته ها عیدتون چطور بود؟
ببخشید بابت تاخیر
این پارت اسمات داره و مشخص کردم از کجا تا کجا و اینکه شرطیش نمیکنم و پارت بعد رو به فاصله سه یا چهار روز دیگه اپ میکنم

●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○

با استرس شدیدی که بینشون بود منتظر خانومی بودن که داشت ویدیو هارو چک میکرد
کای تهیون رو بغل کرده بود و دستاشو دور کمرش حلقه کرده بود

کافه توی اون لحظه از هر آدمی خالی بود
صاحب رستوران یک خانم خیلی خوش برخورد بود که از کمک کردن به پسرا خیلی خوشحال بود و حتی بهشون پیشنهاد داد که براشون کافی مجانی بیاره و نگران بود که چند وقت پیش چه اتفاقی برای کای افتاده

بدن تهیون میلرزید این نقشه نمیتونست شکست بخوره و کای هم متوجهش شده بود پس آروم زمزمه کرد

" حتی اگر اون ویدیو رو پیدا نکنیم همه چیز درست میشه تهیون ما همیشه مراقب سوبین میمونیم و یک راه دیگه پیدا میکنیم "

تهیون سرش رو تکون داد و چیزی نگفت

صاحب کافه با صورت در هم رفته سمت پسرا اومد و باعث شد تهیون بیشتر از قبل استرس بگیره

" ببخشید اگر خیلی طول کشید تاریخی که داشتین مال خیلی وقت پیش بود اما فکر کنم چیزی که میخواستین رو پیدا کردم "

و با خوشحالی ادامه داد

" روی یکی از میز ها بشینین تا به پلیس زنگ بزنم که یک نگاهی بهش بندازن و بعد براتون نوشیدنی بیارم "

تهیون نمیتونست جلوی اشک هاش رو بگیره پس فقط سرش رو تکون داد و با صدای کرک و شکستش زمزمه کرد:ممنونم واقعا ممنونم

بومگیو توی حموم بود و سوبین و یونجون توی اتاق یونجون روی تخت دراز کشیده بودن

تهیون و هیونینگ رفته بودن تا فیلم رو بگیرن و این باعث میشد بدن سوبین سرشار از استرس باشه

از این میترسید که جینیونگ بتونه پیداشون کنه و بلایی سرشون بیاره حس بدی توی شکمش داشت و نمیتونست تحمل کنه که دوباره اتفاقی براشون بیفته

صورتش رو روی قفسه سینه یونجون کشید و دستاش رو دور کمرش حلقه کرد و تا حایی که میتونست بهش چسبید نیاز به توجه و گرما داشت و از طرفی از کاری که میکرد خجالت میکشید
اینطوری بغل کردن و چسبیدن به یونجون بعد از کلی آسیب زدن بهش...

سوبین همونطور که صورتش رو توی سینه پسر بزرگتر پنهان کره بود شروع به حرف زدن کرد

" من معذرت میخوام...معذرت میخوام که بهت آسیب زدم و مثل آدمای خودخواه تکرارش کردم "

" بانی من میدونم چرا همچین کاری کردی و از دستت عصبانی نیستم، هیچ وقت نمیتونم باشم "

" ولی باید باشی...من دقیقا مثل جینیونگم...من بهت آسیب زدم "

✦ 𝘐'𝘔 𝘏𝘦𝘳𝘦 Where stories live. Discover now