پارت سوم

669 116 22
                                    

jimin.
با رسیدن به خونه سریع از تاکسی پایین شدم و سمت در ورودی پا تند کردم.

با نیشخند درو با کلید باز کردمش و با صدای بلندی حوری و میا رو صدا کردم.
+حووورییییییییییی
+میااااااااااااا

! مرض
با لبخند خبیثی برگشتم سمت میا لبامو جلو دادم و ادای دیشبش رو در اوردم.
مث این مرغ های پر پر شده دور خونه بال بال میزدم تا خجالت زدش کنم
+اینو میبینی، تو دیشب اینجوری حتی بدتر بال بال میزدی

! خفه شو ملعون
+قربونم بری
دست امیلی رو. گرفتم و سمت اتاقمون راه افتادم
&خوشت میاد اذیتش کنی؟
+ار..
&منم خوشم میاد.. هار هار هار
در صدم ثانیه پوکر شدم و از اینکه این اسکل رفیقمه متاسف شدم
+چطوری دوست پسرت تحملت میکنه؟
&به سختی.. هار هار هار
+خفه شو.. لب تاب رو بیار یه مقاله درمورد جئون و کیم بخونیم
&باشه
لب تاب رو از کنار پاتختی برداشت و روی پاهای من گذاشت که سریع وارد اینترنت شدم و کمپانی(VMK) رو سرچ کردم.
اولین لینک که بالا اومد همونو کلیک کردم.
بلند شروع کردم به خوندن.
+کمپانی(VMK) یکی از بزر....
&اینارو ول کن برو درمورد رئیسا بخون
+خاک تو سر هولت کنم
کمی پایین رفتم که با دیدن عکس های کیم و. جئون مقاله پایینش رو شروع کردم به خوندن.
+کیم تهیونگ بزرگترین پسر خانواده کیم که با موقعیت آلفا بودنش توانسته پشرفت های چشمگیری بکند.
او دارای یک خواهر کوچیکتر از خود هست که در اروپا اقامت دارد
او یک جفت آلفا و یک جفت امگا دار...
&واهای تریساااااااممممم
+یه لحظه خفه شو بزار بفهمم جریان چیه
&اوک ادامه بده
+خب... او یک جفت آلفا و یک جفت امگا دارد..او با آلفای خود ازدواج کرده ولی هنوز نامی از امگای خود نبرده اند.
+جئون جونگکوک تک پسر خانواده جئون که با هویت آلفا بودنش موفقیت های زیادی را برای کمپانی به ارمغان آورده است.
جئون جونگکوک یه جفت آلفا و یک جفت امگا دارد.
که با جفت آلفای خود ازدواج کرده است ولی نامی از امگای خود نبرده اند.

+روئسای کمپانی (VMK) در سن۲۴سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند.
آنها در سن ۲۶سالگی جانشین پدران خود شده اند ولی بعداز مدت یک سال کمپانی خود را تاسیس کرده اند.
آنها معتقدند تلاش بیشتر پیشرفت بیشتر.
آنها در عرض سه سال به بزرگترین و معروف ترین کمپانی آسیا تبدیل شد.
و این برای کره جنوبی یک پیشرفت بزرگ محسوب میشد.
ما نیمی از افتخارات کشور را مدیون جئون جونگکوک و کیم تهیونگ هستیم.
+آنها در سن۲۷سالگی باهم ازدواج کردند
&بابا ایول
+خفه
کمی پایین تر رفتم که با دیدن معنی نام کمپانی(VMK) روش کلیک کردم.

+به گفته خود کیم تهیونگ و جئون جونگکوک معنی نام کمپانی این است
V:نام مستعار کیم تهیونک(وی)
M: نام مخفف شده امگای خود(مینی)
K: نام مخفف شده جئون جونگکوک (کوک)

با خستگی لب تاب رو خاموش کردم و روی تخت گذاشتم. خودمم دراز کش رو تخت خوابیدم که صدای هیجان زده امیلی باعث شد نگاهمو به سمتش بچرخونم
&وااااای جیمین، چقد اینا جنتلمنن، اسم کمپانی معرفشون رو ترکیبی از اسم های خودشونو امگاشون گذاشتن.
+وظیفه اشونه بابا
سری از تاسف برام تکون داد بیخیال شونه ای بالا انداختم و کمی نیمخیز شدم و با کمک دستام بلند شدم تا از اتاق خارج شم و برم آشپزخونه یه چیزی بخورم

&هوی عنتر برا منم جا بزار
با لپ های پر از کیمباب برگشتم سمتش
+اکهمیخابییب بایهدایببذ بزنبی بهذاکاذنمک(اگه غذا میخوای باید صد بزنی به کارتم)
&کاش زبونت مثل الان میشد و هیچ وقت نمیتونستی حرف بزنی.
غذای داخل دهنم رو قورت دادم و با لبخند خبیثی بهش خیره شدم.
+پس دویست باید بزنی تا ببخشمت و غذا بدم بهت
&انقد مادی گرا؟
+میدونی که با تو بزرگ شدم
یهو سینه رو داد جلو و اومد طرفم دستشو بالا برد و با غرور رو بهم گفت
&فقط خودم و خودت امگا، اصن هرچی پوله برای تو
منم دستامو بالا بردم و با کج کردن صورتم محکم زدم قدش
+عشخی دادا بیا بشین باهام کیمباب بزنیم تو رگ
&نوکرم
+مخلصم
&خاک زیر پاتم
+تف کن توش شنا کنیم
امیلی تا خواست جوابمو بده صدای حوری که انزجار توی موج میزد بلند شد.
*شورشو در آوردید بابا، حالم بهم خورد، غذاتونو بخورید دیگ

&راستتتت میگه دیگههه تف کن توش شنا کنیم چیه دیگههههه چندششش

ناراحت لبامو جلو دادم و اروم صندلی رو عقب کشیدم
+ببخشید.
تا خواستم از کنار حوری بگذرم یهو امیلی هم اومد کنارش و راهمو سد کردن
+برید کنار
*قهر نکن
+قهر نیستم برید کنار
&جیمین هشدار میدم قهر نکنی وگرنه...
+وگرنه؟
&ماچت میکنم
و بعد خم و بوسه نسبتا محکم و ابداری روی گونه هام گذاشت
با حرص دستمو بالا بردم و محکم جای تف امیلی کشیدم
*الان دیگه قهر نیستی
+گمشو عنتر برقی
و بعد از کنارش گذشتم که همون موقع گوشیم زنگ خورد
با دیدن اسم ددیم ذوق زده تلفن رو جواب دادم
+سلام ددی
~سلام بیبی خوشگلم
~حالت چطوره؟ خوش میگذره کره؟
+هوم اره، امم ددی کارای اقامتم رو کردی؟
~اره بیبی عزیزم، الان میتونی به راحتی همونجا بمونی
+ممنون
~کاری نداری؟ من برم مامیت منتظرمه
+مراقبت کنید
~دوستت دارم بای
با قطع شدن تلفن لبخندمو جمع کردم و سمت اتاق مشترکم با امیلی راه افتادم.
فردا روز مهمیه، اولین روز کاری در کمپانی و کشور جدید....


____________________________________

سلااااااام چطورید.
پارت سوم خدمت شما...
ممکنه باز مشکلی داشته باشه..
ممنون میشم بهم بگید تا درستش کنم.

پارت کمه میدونم، فقط گفتم بزار آپ کنم.
یکم اطلاعات از تهیونگ و جونگکوک براتون اوردم.
مراقبت کنید.
دوستتون دارم

Love you

ᶜᵒᵐⁱⁿᵍ ᵇᵃᶜᵏWhere stories live. Discover now