پارت یازدهم

415 80 18
                                    

وارد سایت شد مستقیم روی برگزیده ها زد که اسم خودش رو بین دو اسم دیگه پیدا کرد..

خیلی خوشحال بود ولی با ندیدن اسم امیلی بین اون اسم ها اخمی کرد و از سایت بیرون اومد.

غیر ممکن بود بدون امیلی به اون سفر بره..

به همین دلیل با پوزخند راهشو به سمت اتاق رئیس های شرکت کج کرد.

با دستیار شخصی هماهنگ کرد و وارد اتاق شد.

+سلام آقای کیم و آقای جئون

_بفرمایید

+میخواستم درمورد سفر اعتراض بزنم..

جونگکوک مضطرب شد.. نکنه جیمین نخواد بیاد و. تمام نقشه هاشون بهم بریزه.

_اتفاقی افتاده؟

+من بدون دوستم به این عکس برداری نمیام

_مگه دست شماست اقای پارک؟

+اگر نامه ی استعفام رو بدم... بله دست منه

×دوستت کیه پارک؟

+امیلی واتسون

×پیگیری میشه پارک

+ممنون اقای کیم.

جیمین چرخید و به سمت در رفت تا خارج بشه که ناگهان در با شدت باز شد و باعث برخوردش با جیمین بشه

؛ اووو ماااای گااااددددد.. من جز برگزیده هاممم.. یسسس... تهیونگیییی.. جونگکوکیییی دیدید؟ منم هسنممم.. منم همر...

+یه لحظه خفه شو ببینم در به کجام برخورد کرده

تهیونگ و جونگکوک از یه طرف نگران جیمین شدن.. از یه طرف عصبی شدن بخاطر داد و هوار راه انداختن ریما و از یه طرف خنده اشون گرفته بود بخاطر حاضر جواب بودن جیمین..

؛ چیییی؟ تو بهم گفتی خفههه شو؟ میدونی من کیم؟

+اره بابا میدونم.. توی مستند جانور شناسی زیاد نشونت میده

؛ م.. میخوای بگییی من چیممم هااا؟

+میمون.. وقتی جیغ میزنی صدات کپی برابر اصله صدای میمونه... شاید باورت نشه ولی قیافتم شباهت زیادی میده... مطمئنی سه تا بُعد نداری؟

؛ به من گفتی میمون؟؟؟؟ خودت میمونی امگای بی ارزش.

تهیونگ و. جونگکوک دخالتس نمیکردن.. چون میدونستن پسرکشون جواب دندون شکن داره

جیمین شونه ای بالا انداخت و قدمی به امگای سرکش رو به روش نزدیک شد.

+اوه گاد.. نمیدونستم اینجا اینه وجود داره... اینه ای که جلوته نامرئیه؟ هوم؟

؛ ت.. تو...

×ساکت.. این بحث بچگانه رو ببرید بیرون

با شنیدن صدا پر تحکم تهیونگ یکی با ترس و دیگری با خونسردی از دفتر خارج شدن.

ᶜᵒᵐⁱⁿᵍ ᵇᵃᶜᵏWhere stories live. Discover now