لباس های مخصوص عکاسیش رو پوشید و روی صندلی نشست تا آرایشگر مخصوصش صورتشو میکاپ کنه.
برای کاتالوگ امروز تم مشکی سفید رو انتخاب کرده بودن و جیمین باید ادکلن برند معروفی رو به نمایش میگذاشت.
دستاشو از هم باز کرد و اکسسوری همون برند رو به گردن و دستاش پوشوند.
رو به روی بک گراند کاملا سفید ایستاد و منتظر شد تا صحنه رو بچینن
jimin
با اتمام کار تمام پرسنل عکاس ها اماده فیلم برادری و عکاسی شدن.
با اشاره عکاس دستمو روی میز دراز کردم و ادکلن آلماس شکل رو برداشتم و با زدن چندتا پیس توی هوا از بوی منحصر به فردش لذت بردم.
با کات دادن عوامل ادکلن رو روی میز گذاشتم و قسمت بعدی عکلاسی و اونجا روی صندلی نشستم و با گرفتن ادکلن بنفش توی دستم گرفتم و همونطور که کارگردان توضیح میداد ژست های مورد نظرشون رو میگرفتم.
_تموم، کارت عالی بود
از روی صندلی پایین اومدم و سمت کلوزت روم رفتم تا لباس های تنم رو تعویض کنم
...
_من برای کاتالوگ به اینجا نیومدم.. درجریانی که؟
_میدونم عزیزم.. یهویی شد، باور کن
صورت بدون میکاپم رو بیشتر به رون های عضله ایش فشار دادم و توی دلم کلی فحش به مدیر برنامه دادم
_ساعت18:30 اماده باش قرار سوپرایزت کنیم
_همین الان سوپرایزم کن اقای کیم
تهیونگ خیلی سریع بوسه ای از لبام دزدید و منو متعجب کرد
_این چه کاری بود کردی
_سوپرایز بود عزیز دلم
storyteller
جیمین واقعا صحبتی نداشت و نمیتونست این حجم از. محبت رو هندل کنه.
_من دارم میرم پیش امیلی
_مراقب خودت باش لاو
از تخت پایین پرید و سمت در پا تند کرد و به سرعت نور از سوییت بیرون زد
جسمی به پاهاش پیچید و باعث شد با سر به زمین اثابت کنه
_فاک بهت
با صدای خنده آشنایی یکی از چشماشو باز کرد و با درد به عامل زمین خوردنش خیره شد.
_وااای، خیلی جالب بود.. حتما دوباره امتحانش میکنم
صدای امیلی رو که شنید آمپر چسبوند و مثل رپر ها شروع کرد به بهم چسبوندن کلمات
_زنیکه نفهم خر میدونی الان اگر ضربه مغزی میشدم چی میشد، معلومه که نمیدونی چون تو. دکتر نیستی، ارههههه دکتر نیستی و یه مدلینگ بی شخصیت و بی فرهنگی که هیچی از برخورد با دیگران نمیدونی الان اگر جفتام بفهمن قشنگ سه دور به فاکت میدن تا با امگای عزیز و دلبرشون همچین برخورد زسا و ناپسندی که قشنگ درخور خودته رو باهاش نکنی، اه یه لحظه وایسا نفس بگیرم
YOU ARE READING
ᶜᵒᵐⁱⁿᵍ ᵇᵃᶜᵏ
Romanceفصل دوم (انتقالی) coming back(بازگشت) جیمین بعداز برگشت به سئول با مشکلاتی همراه بود که زندگی رو براش سخت میکرد. یکی از اون مشکلات تجاوز جفت هاش و باردار شدنش بود. جیمین برای اینکه به زندگی عادی برگرده میخواد جنین رو سقط کنه. ولی با تصادفش همه چ...