_اگه دیدی اینطور اینجا افتادم چیکار میکنی؟
با چهره متمرکزی دوباره آدامسشو جوید و نگاش کرد؛ به معنی اینکه یادش نمیاد سرشو به طرفین تکون داد
مرد بزرگتر دو دستشو که رو سینش قرار گرفته بودن به آرومی بوسید
_میری پایین به؟
+میرم پایین به جیمینی خبر میدم!
...
بعد از فکر کردن زیاد و سر و کله زدن با خودم،در آخر تصمیم به نوشتنش گرفتم. نمیدونم مورد علاقه قرار میگیره و ازش حمایت میشه یانه ولی صادقانه دوست دارم امتحان کنم.
برای شروع لازمه دوتا نکته رو بگم؛
اول اینکه،محوریت این داستان بر اساس یک زوجی هستش که یکی از اونها درگیر"بیماری ذهنیِ" که ناگهان زندگیشون دچار تغییر میشه.
این بیماری وجود داره و یک نوع اختلال محسوب میشه؛
طوری که فرد بیمار به آسونی از پس کارهای خودش بر نماد،نیاز به همراه داره و تنها زندگی کردن براش غیر ممکنه.
نمیشه گفت کاملا اخلاق یه بچرو داره چون فهم،درک و قدرت پذیرش اتفاقات اطراف رو داره ،به خوبی حرف میزنه و حتی زور کافی هم داره.
اما میشه گفت تا حدودی از نظر نیاز مثل یه بچه به کمک نیاز داره و بسته به حامی و فردی که به همراهش زندگی میکنه ، ممکنه لوس و یا برعکس کاملا مستقل باشه.
علت این بیماری مثل اکثر اختلالات ذهنی،مادر زادی هستش و فرد مبتلا با همین شرایط بدنیا میاد. به طور کلی این افراد بزرگسال هایی با رفتار متفاوت اند.
نکته دوم!
ایده اولیه این فیک بر اساس یه فیلم دوست داشتنیه که سال ها پیش دیدمش و در باره این بیماری بود. فقط موضوع کلی و قسمت های جزئی از فیلمه و بقیه قسمت ها از خود نویسندست.
و درنهایت ....
فکر میکنم توضیح اینکه هیچ کدوم از متن ها و نوشته های اینجا حتی کوچکترین اشتراکی با زندگی واقعی اعضا نداره کاملا جا افتاده باشه. پس هیچ ،هیچ،هیچ قصد توهینی به شخصیت واقعی افراد این فیک نیست و هر چه گفته میشه فقط داستان و داستانه!
و اما شخصیت های این ماجرایِ شیرین و تلخ:
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کیم جونگ کوک ۲۵ سالشه اختلال ذهنی داره و درکنار همسرش زندگی میکنه.اونا به شیرینی کنار هم زندگی میکنن! و تهیونگ، اون خدای این پسر محسوب میشه.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کیم تهیونگ ۳۵ سالشه همسر کوکی علاقش به همسرش بیشتر از یه عاشق معمولیه و بیشتر شبیه یه رابطه خونیه. اون پسرشو"جگرگوشه" صدا میزنه.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
پارک جیمین و مین یونگی اونا هم چندین ساله ازدواج کردن از دوستای قدیمی تهیونگ و کوک هستن و برادر اون دونفر محسوب میشن. در طبقه پایین خونه تهکوک زندگی میکنن. اما اکثر وقت ها تو خونه تهیونگ و کوک میشه پیداشون کرد.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کیم سوکجین(برادر کوک) و کیم نامجون(برادر تهیونگ) دواقع تهکوک نقطه تلاقی این دونفر بودن! زوجی که بعد از ازدواجشون به فرانسه رفتن، اما بعد از مرگ خانواده جین و کوک توی تصادف هر دو اونها به کره برگشتن و دیگه فرانسه رو فراموش کردن. اونها در نزدیکی خونه تهکوک زندگی میکنن و انگار با یه سوت خودشون رو به اونجا میرسونن.
