خون ریزی

3K 241 19
                                    

Zayn
با شهوت به باسنم خیره شد و دور لباشو لیس زد پاهامو کامل از هم باز کرد به حدی که احساس میکردم پاهام بیشتر از این باز نمیشه و استخونام درد گرفت دستش رو کشید رو سوراخم

لی. بیبی این سوراخ لعنتیت خیلی خیلی خوشگله انقدری که دلم میخواد هر لحظه محکم تر به فاکش بدم
وااای وقتی سوراخت دور دیکم باز و بسته میشه بهترین حس دنیاس نمیتونم صبر کنم تا تنگیت رو دور دیکم حس کنم سوراخت خیلی هوس انگیزه و دیک من کاملا بلند شده و درد زیادی رو حس میکنم پس میخوام سواخ صورتیت رو به سخت ترین شکل ممکن به فاک بدم و احساس رضایت کنم

نمیتونستم چیزی بگم انگار از ترس زبونم بند اومده بود
بلند شد شلوار و تیشرت و همین طور باکسر شو در اورد دیک سفت و بزرگشو نزدیک سوراخم نگه داشت میدونستم سوراخ تنگم قراره کلی درد بکشه ولی چاره ای نداشتم

خواستم نفس عمیق بکشم ولی نفسم برید چون کل دیکشو یجا و محکم واردم شد حس کردم سوراخم دورش جمع شد و اون با لذت نگاهش کرد اشکام صورتمو خیس کردن از درد نمیتونستم نفس بکشم

دیکشو و کشید بیرون و دوباره محکم واردم کرد

زی. ل...لی..لیام..خواهش...اخخخخخ..میکنم
لی. هنوز واسه خواهش زوده خوشگلم

شروع کرد محکم و وحشیانه تلمبه زدن نفسم بالا نمیومد احساس کردم سوراخم داره خون ریزی میکنه اون بهش نگاه کرد و پوزخند زد

لی.اههههه....فاااک...
دیکشو در نیاورد و همونجوری چرخوند و چهار دست و پام کرد از درد جیغ بلندی کشیدم

لی.یالا...جیغ بزن ...جیغ بزن جندههههه..ببینم کی صداتو میشنوه

زی. لیام التماست میکنم...اههه..تمومش کن

محکم با مشت کوبید تو کمرم که از درد کمرم خم شد

لی. خفه شووووو تنها صدایی که ازت خارج میشه ناله هایی که به خاطر دیک منه

محکم زد به کونم و شروع کرد تند تر ضربه زدن و حرف زدن

لی. حالا ابروی منو میبری؟؟؟؟؟؟ هرزههههه
دو دستی میکوبید تو صورتم اینا درد داشت خیلی ولی بیشتر از القابی که بهم میداد قلبم درد میگرفت

هرزه
جنده
من لایق اینا نیستم به خدا نیستم
شروع کردم به پس زدنش با جیغ

لی. تکون نخور هرزههههه ی عوضی

Liam
محکم تو سوراخ داغ و خیسش تلمبه میزدم هنوز خونریزی داشت ولی تنها چیزی که واسه من مهم بود این بود که به ارگاسمم برسم

پس ضربه های اخرو محکم تر زدم کام اون رو تخت پاشید و من با ناله ی بلندی تو سوراخش اومدم

کشیدم بیرون به سوراخش نگاه کردم یه ضره از کامم از سوراخش ریخت بیرون رو کونش فاااک این خیلی هاته

کونشو تو دستم فشار دادم ابم بیشتر ریخت بیرون دهنمو باز کردم گذاشتم رو سوراخش تکون خورد ولی صورتمو بیشتر تو کونش فشار دادم زبونمو

داخل کردم مزه ی خون رو تو دهنم حس کردم پس کشیدم عقب به سوراخ گشاد شدش نگاه کردم با نگاه دوباره به سوراخ گشاد و سرخش دیکم تکون کوچیکی خورد

من میتونم اینو ده ها بار به فاک بدم چون بیش از حد خوبه بلند شدم دیکمو تمیز کردم لباس پوشیدم لحظه ی اخر بهش نگاه کردم تو تخت جمع شده بود و اروم گریه میکرد با دست محکم زدم به کونش

لی. جنده

با حرفم گریش بیشتر شد من خودمم نمیدونم چرا این حرفای کثیف رو بهش میزنم ولی خب خیلی بهش میاد سرم گیج میرفت پس سریع از اتاق زدم بیرون و در رو محکم پشت سرم بستم
...............................
سلااام
اینو زود تر گذاشتم چون پارت قبل خیلی کوتاه بود و نامردی بود اینو دیر بزارم
ببخشید اگه اسمات رو مثل قبلی دوست نداشتید این بیشتر جنبه تنبیهی داشت

نظرتون راجب اسمات و کلا داستان بگید

ووت :15
کامنت: 13

600 کلمه اسمات نگید کمه
بای

I love you 

My LoveWhere stories live. Discover now