.....

828 125 15
                                    

ز : پاپا بریم ... لطفن قول دادی که امروز بیای ...

_: باشه پسرم بریم
عشقم خدافظ فردا به دیدنت میام ...
چون فردا روزیه که منوتو هم دیگه رو دیدیم میخوام کل روزو پیشت باشم ...

ز : پاپا فکر کنم منم همین اندازه دوستش دارم ...

_: میخوام ببینمش اون پسری رو که ازش حرف میزنی ...

ز : من حتی اسمشم  نمیدونم ...

با هاش وارد یه مغازه شدم و روی  صندلی های کوچیک و شیکش نشستم ...

دفترشو در اوردم و شروع کرد به نوشتن و نگذاشت من چیزی رو ازش بخونم

هی عشق عزیزم امروز با پاپا اومدم اینجا که تو رو بهش نشون بدم الان تو داری میای نزدیک ما که ما بهت بگیم چی برامون بیاری ...
و من بهت نگاه کردم و بازم عاشقت شدم این اولین نامه ای که برات مینویسم ولی آخرین نامه ای هستش که باید بخونی ...

COMMONWhere stories live. Discover now