𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)

Part 12

با باز شدن در و نمایان شدن لبخند درخشان هوسوک، استقبال گرم و زیبایی از یوگیوم شد .

_ خوش اومدین یوگیوم شی !

یوگیوم دست های هوسوک رو فشرد و وارد شد . همه با لبخند ازش استقبال کرد تا به تهیونگ رسید .
یوگیوم دستش رو جلو برد تا با تهیونگ دماغوی اخمو دست بده که با اومدن کوک متوقف شد .

_ هیونگ !

جونگ کوک لبنخد خرگوشیی زد و به سمت یوگیوم رفت یوگیوم دستاشو باز کرد تا جونگ کوک رو تو اغوشش بکشه .

جونگ کوک بطرفش دوید تا بغلش کنه اما مچش کشیده شد و از پشت به تهیونگ برخورد کرد . تهیونگ دستش رو دور کمرش حلقه کرد . لبخند مسخره ای زد .

_ سلام یوگیوم شی !

جونگ کوک با چشمایی از حدقه درومده به تهیونگ از پهلو خیره بود . یوگیوم شونه ای بالا انداخت و به سمت ویکوک رفت .

دستاش رو باز کرد و دوتاشون رو توی بغلش فشرد . جونگ کوک بلند خندید اما تهیونگ از عصبانیت می لرزید .

_ شوهرت نزاشت بغلت کنم ... اما خبر نداره کسی نمی تونه جلوی یوگیوم کبیر مقاومت کنه !

تهیونگ درحال خفه شدن بین جونگ کوک و یوگیوم بود با حالت تشری گفت

_ اگه کارت تموم شد ول کن مستر!

یوگیوم چشماش رو چرخوند و فحشی زیر لبی به تهیونگ داد که که جونگ با شنیدنش به خنده افتاد.

_ اوک حالا تو هم!

یوگیوم چرخی دور خودش زد و اطرافش رو نگاه کرد. جونگ کوک دستش رو روی شونه ی پسر گذاشت و همگی سمت هال رفتن و روی مبل ها نشستن .

تهیونگ با نگاه برزخیش به یوگیوم که داشت با جیمین حرف میزد خیره بود . یونگی خودشو کنار تهیونگ روی مبل پرت کرد .

_ شبیه قاتلا نگاش نکن ته ! اون دوست جونگ کوکه !

_ دوست؟! اخه کدوم دوستی اونطوری پاتو نوازش می کنه .

یوگیوم طول رون جونگ کوک رو نوازش می کرد و به حرفای جیمین گوش میداد . یونگی خواست حرفی برنه که تهیونگ بلند شد و سمتشون رفت.

ناگهان مچ دست کوک کشیده شد و بلند شد . با بهت به تهیونگی که با اخم های در همی بهش نگاه میکرد خیره بود .

تهیونگ جونگ کوک رودنبال خودش کشید . محکم دستش رو فشار میداد و متوجه اطرافش نبود که با صدای اخ کوک به سمتش برگشت .

جونگ کوک دستش رو فشار میداد . تهیونگ با به یاد اوردن دست زخمی کوک استینش رو بالا زد وبا نگرانی به پانسمان خونی خیره شد .

_ پسره ی احمق !

تهیونگ اونو روی تخت نشوند و پانسمانش رو عوض کرد . جونگ کوک با چشمایی که بغض داشت به تهیونگ نگاه می کرد .