Part 13🔞

2.1K 317 277
                                    

( فلش فوروارد )

جیغش بخاطر ضربه هایی که به پروستاتش میخورد به هوا رفت. جونگ کوک بخاطر بسته بودن چشماش یکی از حواس پنج گانه اش بینایی رو از دست داده بود، اینطوری ضرباتی که مرد وارد میکرد رو بیشتر حس میکرد.

قطره های اشکش بی اختیار از چشمش سرازیر شده بودن . بعد از دوبار خالی شدنش دیکش رو از کوک خارج کرد.

جونگ کوک خونریزی کرده بود و تهیونگ متوجه ی این نشده بود . بدنش دیگه نایی نداشت و کنار جونگ کوک افتاد و بیهوش شد .

پسر کوچیک تر توی خودش جمع شد و هق هقی کرد.

تهیونگ بهش بد کرده بود ... بخاطر کاری که نکرده بود متهمش کرده بود . قلبش شکسته بود . اما از تهیونگ متنفر نبود از این متنفر بود که اینقدر ضعیف بود که نمی تونست از خودش دربرابر تهیونگ دفاع کنه.
.
.
.

( زمان حال )

_ دو راهیه سختیه ! وقتی ندونی مرهمشی یا مزاحمش!  نمیدونم دارم مرهم میزارم رو زخماش یا نمک میپاشم روشون. نمیدونم باید بخاطرش بجنگم یا ازش دست بکشم. سخته وقتی بعد از روزها انتظار ندونی "موندنت" رو میخواد یا "رفتنت" رو !

دستی به صورتش کشید و سعی کرد اون چهره ی غمزه داش رو از بین ببره که در دستشویی باز شد و بخاطر نور زیاد قامت مرد به خوبی مشخص نبود ! جونگ کوک چشاش رو ریز کرد اما نور زیاد بود .

_ ته ?!

_ هومم !

جونگ کوک اخمی کرد . الان که اطرافش رو دید بوی الکل رو بیشتر احساس میکرد و این نشون از مستی تهیونگ میداد . نگران شد . با صدایی که بخاطر گریه هاش کمی گرفته بود گفت .

_ ته مستی ?! حالت تهوع داری می خوای برم ...

_ هیششششش

تهیونگ انگشت اشاره اش رو روی لبای کوک گذاشت و اروم روی لبش حرکتش داد  .

_ سوییچو بردار ! حرفی هم نزن . قراره بریم جایی !

جونگ کوک ابروش رو بالا داد . تهیونگ کمی تلو تلو خوران از اتاق بیرون رفت و همراه جونگ کوک یواش از خونه خارج شدن .

تهیونگ ادرس رو توی جی پی اس وارد کرد و جونگ کوک به ناچار به اون منطقه رانندگی کرد.

بعد از ده دقیقه به ادرسی که ته داده بود رسیدن .
جونگ کوک مشکوک و با تعجب به تهیونگ نگاه کرد . تهیونگ که مست بود بازم می خواست بخوره و اونم با جونگ کوک توی گی بار  !

از ماشین پیاده شدن و وارد بار شدن . تهیونگ به سختی داشت راه می رفت و خیلی بد مست کرده بود اما به جونگ کوک اجازه نمیداد کمکش کنه.

𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)Where stories live. Discover now