Part 3

1.6K 308 103
                                    

( My Pov )

یونگی دست جیمین و گرفت و از اتاق خارج کرد . جیمین به هق هق افتاده بود .

یونگی در اولین اتاقی که دید رو باز کرد و جیمین رو به داخل پرتاب کرد .

_ محض رضای فااک گریه نکن جیمین .

با داد کشیدن یونگی جیمین هق هق هاش بلند تر شد .

یونگی پشیمون از داد کشیدنش به سمت جیمین رفت و در اغوشش کشید .

اون حق نداشت فریاد بکشه . و جیمین و سرزنش کنه ... جیمین اینجا بی تقصیر بود،. و در مورد جونگ کوک کسی که مقصر بود خودش بود . اسم برادر رو به دوش می‌کشید .
چرا جای اینکه الان برادرش و در آغوش می‌کشید و بهش میگفت کنارشه ، دوست پسرش که الان به این آغوش نیاز داشتو بغل کرده بود؟!

پس از گذشت چند دقیقه که جیمین توی آغوش یونگی بود ، اروم تر شده بود . جای هردوشون گریه کرده بود . اللن کمی آروم تر شده بود .

_ ببخشید مینی ... باشه ؟! من نباید سرت داد میکشیدم !

جیمین سرشو بالا کرد .

_ نیازی به معذرت خواهی نیست ... من بخاطر دادت گریه نکردم .

یونگی جیمین و محکم تر فشرد و سرشو توی گودی گردنش برد .

_ جیمین من یه عوضی ام . اخه کدوم برادری همچین کاری میکنه . اونم بعد از اون اتفاق... اگه... اگه با دیدن زین اون خاطره ها یادش بیاد... جیمین جونگ کوک دووم نمیاره ! نمیتونه قبولش کنه !

_ این تقصیر تو نیست یونگ ... این یه ماموریته که همه مون قبول کردیم به هر قیمیتی انجامش بدیم . اون اتفاق با دیدن زین یهویی براش یادآوری نمیشه ، ما اونو از ذهنش پاک کردیم ... پس شاید الان بتونه یکم از اون دردسرایی که همه مون براش کشیدیمو جبران کنه !

_ اما این زیادیه چیم . این تاوانی که داره میده زیادیه . این قولی نبود که من به بابا دادم .

_ تو قول دادی نزاری صدمه ببینه . اون با این کار نمیمیره . تو کاری کردی اون و تهیونگ باهم ازدواج کنن فقط برای اینکه صدمه نبینه ... اما تهیونگ چی

_ الان چرا بحث ته رو وسط میکشی . اون دوتا به هم بی حس نبودن چیم . ته قبول کرد نقش دوست پسر و برا کوک بازی کنه ... اما اون عوضی دست بردار نبود . .

_ اما به چه قیمتی ?! به قیمیت نابود کردن زندگی تهیونگ . اصلا تهیونگ میدونه اون یه حروم ...

𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)Where stories live. Discover now