جونگ کوک کلافه خودش رو از دست هیونگش آزاد کرد و با صدای کمی بلند شده اش گفت.
_ گفتم لازم نکرده!
دستش رو روی زخمش گذاشت و خواست دنبال هیونگاش بره که سرگیجه ی وحشتناکی سراغش اومد و ثانیه ی بعد همه جا تاریک شد.
قبل اینکه بدن بی جونش با زمین برخورد کنه تهیونگ کمرش رو محکم گرفت و جونگ کوک بی حال به مرد تکیه داد.
دستش رو روی سر دردناک گذاشت، همه جا تیره و تار بود و مغزش سوت میکشید و خونریزی پهلوش رو که تا رونش اومده بود رو حس میکرد.
جین نگاه نگرانی همراه با تهیونگ رد و بدل کرد.
_ این لجبازیت برای چیه کوک؟ باهات بحث نمیکنم، میبرمت بیمارستان!
جونگ کوک نوچی زیر لبی گفت و سعی کرد روی پاش محکم بایسته و تکیه اش رو از تهیونگ بگیره، ولی مرد دستش رو محکم تر دور کمر جونگ کوک حلقه کرد و اجازه ی حرکت بهش نداد.
هوسوک که داشت جیب های اون دوتا گرگان زخمیی که گرفته بودن رو میگشت، با دیدن کارت آشنایی، سرجاش خشکش زد.
مرد زخمی خنده ی زشتی سر داد و با چشم هایی از حدقه درآمده، جوری که پلنگ طعمه اش را نگاه میکرد، باآن لبخند زشتش به هوس ک خیره شد و کمی خودش رو جلو کشید.
_ به زودی اینجا میره روی هوا و چیزی جز یه مشت خاکستر ازتون نمیمونه.
خنده اش بلند تر شد و حالا بیشتر شبیه قهقهه زدن های یه فرد دیوانه بود.
هوسوک رنگ از صورتش باخته بود و دست و پایش یخ بسته بودند.
جین و تهیونگ و جونگ کوک با پیچیدن خنده های بلند اون مرد، دست از بحث کردن کشیدن و به طرف هوسوکی که خشکش زده بود چرخیدن.
تهیونگ جونگ کوک رو تکیه به ستون قرار داد و خودش رو به سرعت به هوسوک رساند.
شونه ی مرد رو گرفت و بلندش کرد. اما اون مرد دست از خنده های چندش آورش بر نمیداشت که تهیونگ ضربه محکمی با پاش به صورتش زد.
_ خفه خون بگیر!
شونه ی هیونگش رو فشرد و نگاهی جدی که اما برق نگرانی از داخل چشماش معلوم بود، به هوسوک کرد.
هوسوک نگاه شوک اش رو از کارت توی دستش گرفت و به تهیونگ داد و خواست حرفی بزنه که جیمین و نامجون و یونگی یهویی با صورتی رنگ پریده و سراسیمه وارد شدن.
_ باید تخلیه کنیم!
نامجون همونطور که نفس نفس میزد، روی زانو هاش خم شد و با تن صدای خش داری گفت
که قبل از اینکه تهیونگ و جین واکنشی نشون بدن، هوسوک حرف نامجون رو تایید کرد.
_ کار خودشونه! اون بمب گذاری تروریستی پارسال. میخواد انتقام افرادش رو بگیره!
![](https://img.wattpad.com/cover/248373306-288-k148936.jpg)
ВЫ ЧИТАЕТЕ
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)
ФанфикCouple : Vkook , Yoonmin , Namjin Genre : Angst , Romance , Smut , Dram , Action , BDSM . Written By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── _ فک کردی فقط خودت میتونی قوی باشی ... ها کیم تهیونگ + اون تفنگ فاکی رو بنداز پایین کوک . وقت این مسخره بازیاتو ندار...