part 2

1.7K 339 98
                                    

( Jk pov )

_ یاااااااا هیووونگ . این برای رفتن به بار زیادی نیست . داریم میرم ماموریت نه خوشگذرونی . یکی ندونه فک میکنه دارم میرم یه شوگر ... اااااااااییی

حرفم توسط جین هیونگی که پس کله ای نثارم کرد قطع شد . لباسایی رو به سمتم پرت کرد و دست به سینه وایساد .

_ کوک اینقد زر نزن و برو اون کوفتی ها رو بپوش . همه اماده ان فقط تو موندی .

هوسوکی هیونگ یه ابروشو بالا داد و خواست حرفی بزنه که جین هیونگ مانعش شد .
جین هیونگ خیلی مشکوک میزد . شونه هامو بالا انداختم و با سرعت نور پیراهنو از سرم در اوردم . اصلا متوجه ی هیونگا که با ولع بهم نگاه میکردن نشدم .

_ یاااااا کووک . این عادلانه نیییییییست .

با بهت به سمت جین هیونگی که ادای گریه کردن در می اورد خیره شدم .

_ چی نا عادلانست ?!

_ اون سیکس پکااااا

من که تازه متوجه ی لخت بودنم جلوی هیونگا شدم سریع لباسو پوشیدم . نگاه وات د فاکی بهشون کردم و به سمت دستشویی رفتم که شلوارم و عوض کنم . از پشت در صدای هوسوک هیونگو میشنیدم . اخه چرا من گیر همچین هیونگ هایی افتادم اخه چرااااا .

کلافه شدم ... زیپ شلوار بالا نمی اومد، فاکی بهش گفتم بعد دقایقی طاقت فرسا بلاخره تونستم زیپو بالا بکشم

نگاهی به خودم توی اینه انداختم . بد نبود اگه دوتا از دکمه هاشو باز میزاشتم نه ? قراره فقط بریم بهش نزدیک بشیم که گوشیش هک بشه . شایدم تونستم تهیونگ و هارد کنم . لبخند شیطانی زدم و دوتا از دکمه ها رو باز گذاشتم طوری که ترقوه هام و بخشی از سینم اشکار میشد .

از اتاق بیرون اومدم و با دوتا هیونگی که داشتن با متر باسن هم و اندازه میگرفتن رو برو شدم . پوکر بهشون خیره شدم اهمی گفتم که باعث شد از کارشون دست بکشن . منم سریع ژستی گرفتم .

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐋𝐨𝐯𝐞 (Vkook)Where stories live. Discover now