part17: special training

1K 178 5
                                    

(این پارت اسمات داره اگه دوست ندارید ردش کنید🔞⚠️)

روی تخت قل خورد و سمتش چرخید ، تیشرت گشاد و کرمی رنگ یونگی که تنش بود کمی بالاتر رفت و شکم تخت و سفیدش مشخص شد.
جیمین : خب ... تو تمرین رو کنسل میکنی و شاگردت رو میکشونی به خونت ؟ درست میگم استاد مین ؟
یونگی : چرا که نه ؟ تدریس خصوصی ، نظرت چیه شاگرد پارک ؟
دستش رو نوازش گونه ی  روی شکمش کشید
جیمین : معلومه که موافقم
روی صورتش خم شد و آروم لب های درشتش رو بوسید
جیمین : کاش میشد همینجا پیشت بمونم
یونگی : مادرت نمیذاره نه ؟
نفس عمیقش رو با آه بیرون داد : اگه بدونه من اینجام حتما نقشه میکشه که منو بکشه و جنازه م رو یه جوری سر به نیست کنه !
یونگی : فکر نمیکنم اینجوری ها هم باشه ، حتما با توضیح میشه راضیش کرد
جیمین : نمیدونم ... دوست دارم باهاش در مورد اینا حرف بزنم ، اما ما حتی صحبت های عادی رو هم باهم نداریم ، حس میکنم اون از من بدش میاد ...
دستش رو روی صورت نرمش کشید و با شستش گونه اش رو نوازش کرد
یونگی : اینطوری نگو ! اون مادرته حتما دوست داره
دوباره آروم لبش رو بوسید تا بهش اطمینان خاطر ببخشه
یونگی : بعد از نمایش با مادرت حرف میزنیم ، نگران چیزی هم نباش هر اتفاقی بیوفته من کنارت میمونم
جیمین لب هاش رو روی لب های مشعوقش گذاشت و محکم بوسیدیش ، اگر اوما هم مخالفت میکرد حاضر بود برای بودن کنار یونگی بجنگه
پسر بزرگ زبونش رو روی لب های اون کشید و با باز شدن دهان اون زبونش رو توی اون حفره فرو کرد
دستش رو از زیر تیشرت گشاد رد کرد و روی سینه اش و نیپل های برجسته اش کشید .
یونگی  نیشخندی زد : مثل اینکه برای تمرین آماده ای شاگرد پارک
جیمین : حتی بوسیدنمون منو هیجان زده میکنه
پسرکوچیک تر گفت و روی صورت یونگی خم شد و دوباره لب هاش رو به بازی گرفت ، دستش رو از روی شلوار راحتی روی دیک اون پسر گذاشت و کمی ماساژ داد
یونگی هوم کوتاهی گفت : درساتو خوب یادگرفتی .
جیمین : استادم خوب بوده
خنده کوتاهی کرد و جاش رو به بین پاهای یونگی تغییر داد ، دستاش رو روی کش شلوار اون گذاشت و آروم با باکسر پایین کشیدش ، دستش رو دور دیک یونگی حلقه کرد و بالا پایینش کرد
پسر مومشکی سرش رو  به تاج تخت تکیه داد و نفسش رو آزاد کرد
سرش رو پایین تر برد و لب هاش رو سری دیکش گذاشت و زبونش رو دور کلاهکش کشید ، میتونست قفسه سینه پسر بزرگ تر رو که نامظم بالا و پایین میشه ببینه .
لب هاش رو از هم باز کرد و مقداری از عضو رو توی دهنش فرو برد ، دهنش به اندازه ی کافی داغ بود که یونگی نتونه آهش رو توی دهنش خفه کنه ، دست هاش رو لای موهای بلوند و نرمش برد و سرش رو پایین تر کشید تا مقدار بیشتری از دیکش رو توی تو حفره داغ فرو کنه
سرش رو بالا و پایین کرد و زبون خیسش رو دور دیکش میکشید ،  دستش بالز هاش رو به بازی گرفته بود ، بزرگ تر شدن اون عضو رو توی دهنش حس میکرد.
بعد از این که مطمئن شد که کاملا اون پسر رو تحریک کرده دستش رو سمت پایین تنه ی خودش برد و روی ورودیش گذاشت ، انگشت اشاره اش رو داخل خودش فرو کرد
باسنش رو بالاتر گرفت و انگشتش رو توی خودش تکون میداد و همزمان سرش رو بالا پایین میکرد و دیک یونگی ته گلوش برخورد میکرد و اون پسر رو دیوونه کرده بود
لب های سرخ و درشت اون پسر دور دیکش با لپ های فرو رفته بالا پایین میشد و تلاشش برای به فاک دادن خودش با انگشت هاش در حالی که چندان هم موفق نبود براش خیلی تحریک کننده بود
لب هاش رو گاز گرفت و سعی کرد صداش رو کنترل کنه :
بیب ... بیب ، بیا اینجا
سرش رو بلند کرد دیک اون پسر رو از دهنش در آورد ، موهای طلایی ریخته توی پیشونیش و صورت گر گرفته اش وسط سکس چیزی بود که یونگی عاشقش بود
انگشت شستش رو روی لب های قرمز و خیسش گذاشت ، اون پسر انگشتش رو داخل دهنش برد و مکید.
تناقضی که صورت کیوت و بهم ریخته  جیمین با رفتار هورنی ش داشت کافی بود تا یونگی بخواد تا شب اون رو طور ی به فاک بده که از لذت بی هوش بشه
دستش رو از روی پشت پسر سر داد داخل لباس زیرش روی سوراخش نگه داشت و ماساژش داد
یونگی : خودت ... انجامش میدی بیبی ؟
بین لب های نیمه باز جیمین زمزمه کرد ، اون با سرش جواب مثبت رو داد.
دوتا از انگشت هاش رو داخلش کرد و با ریتم منظم ضربه زد.
یونگی : بذار ... بذار آماده ات کنم
لب های فرشته ی هورنیش رو بوسید و گازش گرفت.
با حس انگشت های اون پسر توی خودش کمرش رو برای رسوندن انگشت های یونگی به اون نقطه تکون داد
جیمین : یون ... یونگی ... بیشتر میخوام
بین نفس های تندش گفت ، پسر انگشت هاش رو در آورد و دست هاش رو دو طرف پهلو های پسر گذاشت و عقب تر بردش
جیمین  با  عجله از شر لباس زیرش خلاص شد و اونو به گوشه ای پرت کرد.
یونگی : میخوای کمکت ...کنم ؟
سرش رو به طرفین تکون داد ، میخواست خودش اینکار رو بکنه دستش رو پشتش برد و دیک یونگی رو روی سوراخ خودش تنظیم کرد و آروم وارد خودش کرد ، چهره اش از درد ناگهانی ای که حس کرد مچاله شد.
یونگی : جیمین میخوای ...
جیمین : ساکت باش مین یونگی بذار کارمو بکنم !
با صدایی که سعی میکرد محکم باشه گفت و در تلاش بود تا لرزش کمرش رو  کنترل کنه .
یونگی : بذار کمکت کنم ...
دست هاش رو روی پهلو های اون پسر گذاشت و فشارش داد و خودش رو کامل داخلش فرو کرد.
پسر آخ بلندی از درد گفت و خودش رو روی بدن یونگی انداخت
جیمین : دردم اومد ... و خسته شدم
معترض گفت و دماغش رو به گردن پسر مو مشکی مالید ، اون میدوست بیبی کوچولوش داره خودشو براش لوس میکنه ، ولی اینکه بخوای اینجوری به فاک بری قطعا درد داره !
پشتش رو با کف دست هاش نوازش کرد
یونگی : این به خاطر اینه که تو این مدت خیلی فشرده و زیاد تمرین کردی ، تو بیشتر از همه داری واسه نمایش تلاش میکنی ، انقدرم لازم نیست.
جیمین : خب من میترسم که نتونم انجامش بدم
یونگی : تو عالی انجامش میدی ، من مطمئنم
جیمین : واقعا ؟
سرش رو بلند کرد و با ذوق به صورت دوست پسرش نگاه کرد ، گونه هاش هنوزم قرمز بود ، یونگی با یادآوری این واقعیت که اونا الان وسط سکسن و دیکش هنوز توی این پسره و دارن خیلی معمولی باهم حرف میزنن خندید .
یونگی : آره ... حالا میخوای من حرکت کنم ؟
جیمین : اوه ! آره آره !
بدون اینکه  خودش رو از اون پسر بیرون بکشه جاشون رو عوض کرد و روش خیمه زد.
گردنش رو بوسید و حواسش بود که با کبود کردنش دردسری برای اون ایجاد نکنه .
ضربه هاش رو شروع کرد ، پسر کوچیکتر به پشت تیشرتش چنگ میزد و لبش رو گاز گرفته بود ، جفتشون ناله هاشون رو تویفضای اتاقآزاد میکردن.
صدای برخورد بدن های تب دارشون به دیگه دومین صدایی بود که بعد از ناله هاشون توی اتاق پخش میشد.
چیزی برای جیمین اهمیت نداشت ، دیگه مهم نبود ، خونه اونجایی بود که یونگی بود ، هر جا که اون بود ، جیمین احساس امنیت میکرد هیچ چیزی جز این اهمیت نداشت ، تا وقتی چیزی اونا رو از هم جدا نمیکرد ، هیچ نگرانی ای وجود نداشت ...

________________

خب خب سلاممم :))))دیدمتونااا مزاحم نباشم😂یه تشکر کوچولو میکنم فقطمرسی 😅 خدافیظ _چِری🍒

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خب خب سلاممم :))))دیدمتونااا
مزاحم نباشم😂
یه تشکر کوچولو میکنم فقط
مرسی 😅 خدافیظ
_چِری🍒

Shade Of BeautyWhere stories live. Discover now