دستبند مشکی رنگشو دور انگشت اشارش میچرخوند و به جایی نا معلوم خیره شد
تنها نگاهش بودن که بیکار فقط به یجا زل زده بودن وگرنه مغزش سختتر و مشغول تر از هر سری کار میکردنحالا که فهمیده بود فلش توسط چه کسی به فاک رفته بود میخواست با کلتش ... سرشو تکون داد و از فکرهای بی نتیجش بیرون اومد
وقت زیادی نداشتندر حالیکه همین الان سهون تنها رفیق معتمدشون تو عمارت ، به مخفیگاهشون اومد و خبر داد تهیونگ ازش خواسته تموم دوربین امنیتی های عمارت ویکتور رو چک کنه فهمید نقشه جدیدی تو ذهن رفیق کله خرابشه!
پس الان منتظر تو بخش تی وی روم کافه نشسته بود تا اون احمق و جونگکوک پایین بیان تا از چیزایی که بهشون مربوطه با خبرشون کنه
جونگکوک که پیام یونگی رو دریافت کرده بود درحالیکه با جین از پله ها پایین میومدن سمتش رفتن
_باز چخبره کله نعنایی !
_ببند جی کی
با نگاه خنثاش نشستنشونو رو راحتی دایره شکل و بنفش رنگ کافه ، نظاره کرد
_تهیونگ نقشه جدید کشیدهجین با کنجکاوی و جونگکوک جذب شده به موضوع خودشو جلو کشید
_چی تو فکرشه؟_نمیدونم ولی فکر کنم میخواد یه نقشه مثل قبلی پیاده کنه .. از سهون پیدا کردن مکان دوربین محافظتی عمارت ویکتور رو میخواست ..
_داره مثل پلن قبلی پیش میره
یونگی خیره به عامل این مصیبتشون که تا الان فقط عین موش تو خودش جمع شده بود و سکوت کرده بود نگاه کرد
رو بهش رو میز خم شد
_ولی چی درونت دید ؟ چرا انتخابت کرد؟ بهتره اینطوری بپرسم..
چرا تو؟_اول فقط بخاطر تلافی ، ولی الان با یه نخبه تو کامپیوتر و از قضا پسر یک دانشمند سرو کار داریم ..
صدای بم تهیونگ و پخش شدن کلی برگه رو سر و روشون اونارو بهت زده و نگاهشونو سمت عامل صدا کشوند
_تو کی اومدی؟
تهیونگ بی توجه به حرف جونگکوک دستاشو رو پشتیه راحتی ستون کرد و با یک حرکت پرید و خودشو رو راحتی کنار جین انداخت
_از دست یه هکر کمک های خیلی زیادی بر میاد دوستان !یونگی بهت زده با تمسخر به جین نگاه کرد
_امکان نداره ... آخه این احمق؟ هکر؟؟جین که فقط شوک زده از حرفای تهیونگ تو جاش خشک شده بود ، بی توجه به حرف یونگی فقط به ادامه ماجرا خیره شد
تهیونگ بازم بی توجه یکی از برگه هارو تو دستش گرفت و شروع به خوندن کرد
_کیم سوکجین ۱۸ ساله اهل گواجئون .. با سوابق تحصیلی عالی و تحصیل تو بهترین دبیرستان سئول .. تونست قبولی مدرک بین المللی ICDL کامپیوتر رو بگیره !
(زیاد راجب کامپیوتر نمیدونم اگه چیزی غطه پوزش دوزتان)
YOU ARE READING
⊰ 𝐓𝐇𝐄 𝐆𝐑𝐔𝐃𝐆𝐄 ⊱
Randomྉ༻────────ྉ༻ ༄ 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝙏𝙝𝙚 𝙂𝙧𝙪𝙙𝙜𝙚 ~ ~ [ کینه ] : [گرادج] ~ به خودم نگاه میکنم ، حتی مرگ هم از نگاهم میترسه... چه حسی داره کل زندگیت تو یک کابوس خلاصه بشه؟ برخلاف بقیه نمیخواستم از این کابوس بیدارشم بیدار شدن برا زنده هاست نه برامنی که...