🔶️ little fox 2 🔶️

3.4K 270 50
                                    

Couple: kookv
Genre: smut, hybrid
Part: 2 of 2
Words: 3000 words
Update Time: 17:40
Update Date: 1401/1/17

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

جونگکوک نگاهی به سر پایین و چهره غمزده روباه انداخت
خیلی بی دلیل حس کرد میفهمه که نگرانی اون روباه کوچولو چیه
روش خم شد و لب پف کرده و قرمزش رو آروم بوسید
تهیونگ سرش رو بالا گرفت و بی حرف بهش خیره شد

+ بریم حموم کوچولو؟
_ ب...باهم؟
جونگکوک مجال صحبت کردن بهش نداد
پسر رو براید استایل روی دست هاش بلند کرد و به سمت حموم راه افتاد.
تهیونگ سرش رو به سینه جونگکوک تکیه داد و نفس عمیقی کشید.
نمیفهمید اون همه تخس بودن و لجبازیاش کجا رفته و چرا ساکت تو بغل جونگکوک بود.
شاید چون تاثیرات و خستگی بعد از اولین سکسش بود؟
شایدم هنوز محو سوالات زیادی بود که تو سرش پیچ میخوردن

جونگکوک روی موهای تهیونگ رو بوسید و بعد از چک کردن دمای آب به همراه تهیونگ داخل وان رفت
تهیونگ رو روی رون پای خودش نشوند و ناله آروم پسر به خاطر درد باسنش به گوشش رسید

تهیونگ نرم توی آب ولو شد و چشم هاش رو بست
گرمای لذت بخش آب حس زندگی رو در وجودش جاری کرده بود.
جونگکوک دستش رو به کمر و زیر شکم پسر رسوند و با ریتم آروم و ملایمی زیر دلش رو ماساژ داد.
حدس میزد به خاطر اولین رابطه ای که داشته بعد از تموم شدن هیتش دل درد بگیره پس چه بهتر که از الان پیشگیری میکرد تا با خشم روباه کوچولوش روبه رو نشه.
تهیونگ آهی از سر آرامش و لذت کشید و سرشو بیشتر به سینه جونگکوک چسبوند.
جونگکوک لاله گوشش رو بوسید و لیسی به جای گازش بر گردن سفید پسر زد.
تهیونگ با هرلمس جونگکوک بیشتر مجاب میشد تا سوالش رو بپرسه
" آیا جونگکوک دوستش داشت یا اینا فقط یه بازی گذرا به خاطر لذت بعد از سکسه "

چیزی نگفت و منتظر شد
جونگکوک سرش رو روی شونه پسر گذاشت و زمزمه کرد
+ توت فرنگی کوچولو
_ هوم...
+ دیدییی خودت به این اسم واکنش نشون دادیی من که کاریت نداشتم پس از الان به بعد تو توت فرنگی کوچولویی
تهیونگ برگشت و بلند بلند خندید
با هربار نگاه به چهره باجذبه مرد بیشتر ازش خوشش میومد و دلایل زیادی برای عاشقی پیدا میکرد.
دست آخر حرفشو زد.

_‌کوکی....
+ چیه کوچولو
_م....من.....من....خب....
جونگکوک به چهره بانمک و گوش های افتاده تهیونگ خیره شد.
اون پسر لجباز و عصبی حالا واقعا یه توله روباه کیوت شده بود
دم پشمالوش که بخاطر آب خیس شده بود رو تو دست گرفت و مالش آرومی بهش داد تا تهیونگ شل تر از اینی که هست بشه
_ آه....چیز....
+ چیه توت فرنگی
_ من...دوستت دارم....
با تموم شدن حرفش سریعا زیر آب فرو رفت و خودشو اون زیر محو کرد.
جونگکوک شوکه از روی آب به اون موهای قرمز و گوش های بانمک خیره شد.
سرشو زیر آب برد و بوسه محکمی بر لب های پسر گذاشت.
بیرون کشیدش و محکم بغلش کرد.

~KOOKV~ONESHOTES~Where stories live. Discover now