یه بوک با وانشات های مختلف با ژانرهای گوناگون، برای کوکوی شیپرهای جیگر:) در بین وانشات های کوکوی تعداد معدودی ویکوک هم وجود خواهد داشت اما همونگونه که از اسم بوک هویداست عمده وانشات ها از شیپ کوکوی هستش:)♡~
امیدوارم از این بوک نهایت لذت رو ببرید خص...
Couple: kookv Genre: Daddy kink, smut, fluff Part: one of two Words: 5014 words Update Time: 22:25 Update Date: 1401/02/23
(• وانشات درخواستی •)
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
کیم تهیونگ ۱۷ ساله
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
جئون جونگکوک ۲۸ ساله
با شیطنت به سمت آشپزخونه دوید و آبپاش صورتی ای که هرروز باهاش به گل هاش آب میداد رو برداشت. بانی رو توی بغلش داشت و محکم نگهش داشته بود. بانی عروسک صورتی خرگوشی ای بود که جونگکوک براش خریده بود و تهیونگ معتقد بود اون عروسک خرگوشی زیادی به جونگکوک شبیهه. تاتا هم روی مبل نشونده بود و برای بار اولی که جونگکوک بانی و تاتا رو براش خریده بود با تهیونگی مواجه شده بود که بهش میگفت بانی و تاتا شبیه خودشونن.
هودی گلبهی رنگ گشادی پوشیده بود و اونقدری گشاد بود که تا روی رون هاش رو گرفته بود و جز باکسر چیزی به پاش نداشت. با دویدن به سمت سینگ برای اینکه آبپاش رو پر کنه آستین های گشاد هودی رو بالا زد تا انگشت های دست هاش از توی آستینش پیدا بشن.
جونگکوک همیشه ساعت ۳ بعد از ظهر از سرکار برمیگشت و تهیونگ از صبح تا سه بعد از ظهر تنها بود اما بعد از اون،جونگکوک کاملا در اختیارش بود. به سمت گل ها رفت و با ظرافت مشغول آب دادن به اونها شد. صداش رو نازک تر از چیزی که بود میکرد و با گل ها صحبت میکرد. دوباره آستینش رو بالا زد و بعد از نشوندن تاتا و بانی روی صندلی ایوان با گل ها سرگرم شد.
موهای کاراملی و پنبه ایش رو از توی صورتش کنار زد و چهارزانو کف اونجا نشست و با گلی مشغول صحبت کردن شد. _ اگر زیادی بزرگ بشی، به ددی میگم بیارتت توی اتاق من. اتاقش سوئیت داخل اتاق جونگکوک بود و عملا اون همیشه تو اتاق جونگکوک بود چون خود جونگکوک معمار آورده بود و ازش خواسته بود اتاق تهیونگ جایی توی اتاق خودش باشه.
