Part 1

1.6K 227 40
                                    


با شنیدن صدای در، بدون برگردوندن سرشون جواب دادن.

- بیا داخل"صدای بم"

در باز شد و سهون داخل اومد و روبه روی دو برادر ایستاد.
تعظیم کرد و برگه ای رو روی میز جلوی تهیونگ و جونگکوک گذاشت.

~ قربان..این تمام اطلاعاتی بود که تونستم از رئیس باند ام جی در بیارم

تهیونگ نگاه خنثی شو از پنجره داخل اتاق گرفت و به برگه داد.
دست استخونی و بلندش رو سمت برگه برد و اونو روبه روی صورتش گرفت.

جونگکوک نگاهی بهش انداخت و بعد روبه سهون گفت.
+ میتونی بری

بعد از خارج شدن سهون از اتاق، تهیونگ با خوندن برگه پورخندی گوشه لبش نشست.

- "تکخند" باورم نمیشه..پارک برای بردن مزایده هفته پیش دو میلیارد دلار پیشنهاد داده

جونگکوک که روبه روش روی مبل نشسته بود پورخندی زد و پا روی پا انداخت.

+ واقعا اسکله...نمیدونم کدوم کصخل تر از خودش اونو جانشینش کرده...

- آنچنان هم خرج نکرده...ولی بازم خیلی احمقه که برای اون مزایده مزخرف پولاشو بر باد داده

+ هیچوقت نمیدونه کجا پولشو خرج کنه که به نفعش باشه....الان باید ازینکه رقیبمون انقد ضعیفه خوشحال باشم؟!

- "صدای بم" رقیبِ ضعیف..باعث میشه فک کنی زیاد از حد قوی ای...درحالی که اون بیرون هزاران نفر قوی تر از تو هست

اینو گفت و نگاهش روی قسمتی از برگه افتاد که باعث شد از تعجب اخم کنه.

- این چه کوفتیه؟

+ چیشده؟

- پارک...بچه داره

+ چی؟..واقعا؟

- اره...اونم یه پسرِ امگا

+"متعجب" ولی..اونکه هیچوقت تاحالا نشونش نداده حتی حرفی هم راجبش جایی نگفته

تهیونگ پوزخندی زد.

- حتما میخواسته نفهمیم خطه قرمزی داره تا ازش سواستفاده نکنیم

جونگکوک هم متقابل پوزخندی زد.

+ جالبه...ولی مثل اینکه از دستش در رفته

تهیونگ سمت جونگکوک برگشت.

- و میدونی قسمت جالب ترش کجاس؟

جونگکوک با خوندن فکره برادرش پورخندی زد.

+ اینکه بهترین راه برای نابود کردن پارک...پسرشه

- "نیشخند" اونم با تجاوز...

.


.


♡𝐌𝐲 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚 𝐚𝐥𝐩𝐡𝐚𝐬♡Where stories live. Discover now