2

4.2K 400 19
                                    

جسم ظریف و سبک برده رو قبل از اینکه به زمین بخوره توی بغلش کشید

با حس اون بدن نرم و کوچیک داخل بغل بزرگ و مردونه اش دوباره تپش های قلبش شروع شد

به چهره الهه مانند برده نگاه کرد ، حالا که دقیق تر نگاه می کرد می دید که اون برده حتی از الهه های یونانی هم زیباتر و دلربا تره

جسم بردن رو توی بغلش جا به جا کرد ، از جاش بلند شد و صاف ایستاد

هوسوک: ارباب می خواید من بیارمش

از اینکه کسی غیر از خودش این بدن رو لمس کنه اخم غلیظی روی صورتش اومد و با لحن عصبی گفت

ته: نه ، پاکسازی کن و هر اطلاعاتی از این برده وجود داره برای من بیار

هوسوک: بله ارباب

در دیگه ای داخل اتاق بود که هوسوک اون رو برای وی باز کرد و وی با الهه داخل بغلش حرکت کرد تا از راهروی که جلوش بود به در پشتی کلاب بره و از اونجا خارج بشه

هوسوک: ارباب چند لحظه

با صدای هوسوک سوالی بهش نگاه ، هوسوک کتش رو در آورد و روی رون های سفید و تپل برده انداخت

هوسوک: گفتم شاید دوست نداشته باشید کسی اینو ببینه

وی سری تکون داد و به سمت راهرو رفت ، از پله ها آروم آروم پایین رفت تا به در دیگه ای رسید

با پا به در کوبید که در بلافاصله باز شد ، تمامی بادیگارد های پشت در تعظیم نود درجه ای کردن

وی کاملا از بار خارج شد ، در بنزی که منتظرش بود رو براش کردن و وی با احتیاط بخاطر فرشته توی بغلش توی ماشین نشست

جاش رو تنظیم کرد ، نگاهش رو به برده زیبای توی بغلش داد

ته: چطور می تونی این طور ظریف و زیبا باشی ؟

صدای بمش باعث شد برده تکونی به خودش بده و بیشتر داخل بغل گرمی که داخلش بود فرو بره

وی از اینکه اون الهه بیشتر خودش رو توی بغلش جا می کنه ذوق کمی داخل قلبش به وجود اومد

به پیشونی بلند و سفید برده خیره شد ، پیشونی که لبای وی برای بوسیدنش گز گز می کردن

اما تحمل وی وقتی به صفر رسید که نگاهش به لبای نازک و صورتی برده افتاد ، لبایی که نرم بودن و شیرین بودنشون داد میزد

وی لیسی به لبش زد ، تا حالا کسی رو نبوسیده بود و اولین بوسه روی برای کسی که بهش علاقه مند میشد نگه داشته بود

با مکی که برده توی خواب به لبای خودش زد وی چشم های سرد و وحشیش رو بست و نفس عمیقی کشید تا لبای برده رو همونجا با دندوناش پاره نکنه

بعد از گذشت نیم ساعت هوسوک از بار خارج شد و با دیدن اربابش تعجب کرد ، انتظار داشت وی تا الان رفته باشه

SLAVE OR HUSBAND [Vkook]Where stories live. Discover now