34

2.6K 228 7
                                    

جونگکوک کلافه تر از همیشه تو بغل تهیونگ لم داده بود و به فیلم عاشقانه و کمدی که پخش میشد نگاه می کرد

تهیونگ کاملا کلافگی همسرش رو حس می کرد اما این وسط یه چی اشتباه بود

خود جونگکوک بهش گفته بود که از موضوع اون شکایت خیالش راحته اما واقعا نمیدونه که کلافگیش بخاطره چیه

کوک: من دیگه دلم نمی خواد ببینم

ته: چرا عشقم فیلمش که قشنگه

کوک: حوصله اش رو ندارم

ته: باشه عزیزم خب چکار کنیم ؟

کوک: نمی‌دونممممم ولی .... آهان بران بخون تهیونگ

ته: برات بخونم ؟

تهیونگ با ابرو های بالا رفته پرسید

کوک: آره آره من گیتار بلدم ، من گیتار میزنم تو بخون

ته:. بیب من صدام خوب نیست

کوک: دروغ نگو خودم دیدم گاهی وقتا برای خودت می خونی

ته: باوشههه

جونگکوک گیتارش رو آورد و ملودی که دوسش داشت رو نواخت و تهیونگ هماهنگ با اون شروع به خوندن آهنگ مورد علاقه اش کرد......

دور هم نشسته بودن ، همه از واکنش نشون ندادن تهیونگ به عکسای فتوشاپ شده کلافه و عصبی بودن

جین: من یه فکری دارم

جونگهیون: اگر بازم می خوای نیش و کنایه بزنی لطفا چیزی نگو

جین: من می تونم برم تو عمارت تهیونگ و رو مخ جونگکوک کار کنم اون موقع دیگه نیازی به شکایت و این طور چیزا نیست جونگکوک خودش با پای خودش میاد پیشمون

هر سه نفر چند دقیقه ای توی سکوت بهش نگاه کردن ، دنبال اثری از شوخی یا کنایه می گشتن اما وقتی چیزی پیدا نکردن بیخیال شدن

جانگوم: فکر خوبیه پدر بزرگ

جونگهیون:من دیگه عقلم قد نمیده خودتون ببینید چکار می کنید

نامجون: من نمی تونم بزارم لری پیش اون روانی

جین: جونگکوک نمیزاره وی به من کاری داشته باشه

نامجون: ولی ...

جین: برادر زادت رو می خوای یا نه ؟

نامجون ساکت شد و دیگه چیزی نگفت

جین: همین الان میرم

و بلند شد و با برداشتن کت بلندش از عمارت خارج شد .......

بعد از دو دور خوندن جونگکوک رضایت داد تا تهیونگ دیگه نخونه

کوک: آخه چرااااااااااا

ته: بیب منکه خواننده نیستم اگر زیاد بخونم گلم زخم میشه تو‌ دوست داری گلوم زخم بشه ؟

جونگکوک گیتارش رو کنار گذاشت و بلند شد ، به سمت تهیونگش رفت و با هول دادن تهیونگ اون رو به پشتی مبل تکیه داد

SLAVE OR HUSBAND [Vkook]Where stories live. Discover now