( دو سال بعد )
همون طور که اسباب بازی های رو که روی زمین دنبال میکرد به سمت طبقه بالا می رفت
پسر کوچولوشون جدیدا می تونست چهار دست و پا راه بره و بخاطر همین فوق العاده شیطنت می کرد
با دنبال کردن اسباب بازی های روی زمین به اتاق کار تهیونگ رسید ، در نیمه بازش رو کامل باز کرد و با صحنه ای که دید از عصبانیت کم مونده بود موهای خودش رو بکنه
کوک: تهیوووونننننگگگگگک
با داد بلندش تهیونگ به سمت بالا دوید و خودش رو با سریع ترین حالت ممکن به جونگکوک رسوند
ته: چی شده ؟
با نگرانی و ترس گفت و جونگکوک رو بر انداز کرد ، جونگکوک با اخم و طلب کار به اتاقش اشاره کرد
نگاهش رو به داخل اتاق کارش داد و با دیدن صحنه داخل اتاق خنده بلند و سر خوشی کرد
تهکوک در حالی که روی زمین درست وسط اتاق نشسته بود داشت با یه نارنجک ، یه چاقوی تو جیبی و یه هفت تیر بازی کرد
کوک: نخند تهیونگ اون الان باید با جغجغه بازی کنه نه با تفنگ و چاقو
تهیونگ با خنده به سمت پسر کوچولوش رفت ، تهکوک با دیدن پدرش صدای ذوق زده ای از خودش در آورد و دست و پا زد تا تهیونگ بغلش کنه
تهیونگ همون طور که آروم می خندید پسرش رو توی بغلش گرفت ، گونه تپل و سفیدش رو محکم بوسید و بغلش کرد
جونگکوک با لبخند بهشون نگاه می کرد ، بالاخره داشت طعم خوشبختی و داشتن خانواده رو میچشید
خوشحال بود ، از ته قلبش کنار مردش و پسرش خوشحال بود و دوستشون داشت
ته: بیبی نگران چی هستی ؟ نارنجک و هفت تیر که خالین ، چاقو هم که کنده
کوک: بحث من خالی یا کند بودنشون نیست بحث من اینه که از الان نباید این چیزا رو ببینه
ته: بیب چه انتظاری از پسرمون داری ؟ هر دو نفر مون خلاف کاریم
کوک: اما من اندازه تو خشن نیستم
ته: نیستی ؟ انگار یادت رفته هفته پیش یه نفرو توی اسید حل کردی
جونگکوک با لبای آویزون به سمتش رفت و تهیونگ با دست دیگه اش کمر باریکش رو گرفت
کوک: میدونم اما خب بهتر از توام که هر روز داری کاردستی درست میکنی
تهیونگ خنده بلندی کرد ، بوسه ای روی لبای همسرش گذاشت که صدای اعتراض پسرشون بلند شد
تهکوک با اخم به پدرش نگاه کرد و بعد از اخم غلیظی که به پدرش کرد خودش رو به سمت جونگکوک خم کرد
جونگکوک با خنده بغلش کرد و تهکوک وقتی به صورت پاپاش دسترسی پیدا کرد دو تا مک محکم به لپای پاپاش زد
YOU ARE READING
SLAVE OR HUSBAND [Vkook]
Short Storyنام: برده یا همسر 💫 کیم تهیونگ ؟! یه مافیای بی رحم و فوق العاده ثروتمند جئون جونگکوک ؟! پسری که کسی بهش اهمیت نمیده و پدرش اون رو به بردگی به یه بار فروخته چی میشه اگه جونگکوک توسط تهیونگ خریده بشه ؟ چی میشه اگه تو همون نگاه اول تهیونگ رو عاشق خو...