Friends [L.S]

24

نميدونست اين چندمين ليوانيه كه داره سر ميكشه
اصلا نميدونست كجاست و واسه چى اومده؟
انقد خورده بود كه همه چيو از ياد برده بود
اما باز هم ميخورد و هر سرى اشتياقى بيشترى واسه خوردن ليوان بعديش داشت
آدمى ميرفتن و ميومدن ، آهنگا عوض ميشدن و عقربه ساعتا تغيير حالت ميدادن اما هيچ كدوم ازينا باعث نميشد قلب شكستش درست بشت
اون فقط داشت اذيت ميشد و بيشتر از همه به يكى نياز داشت تا پيشش بمونه و حالا تنها كسى كه واسش مونده بود هم با پاهاى خودش تنها گذاشته بود..

-من متاسفم...

سمت پسرى كه كنارش نشست برگشت و به قيافه ى آشناي نگاه كرد اصلا چرا داشت ازش معذرت خواهى ميكرد؟

-درك ميكنم اگه نخواى باهام صحبت كنى يا هرچيزى من فقط...نگرانت بودم وگرنه اصلا نميخواستم به اين پارتيه كوفتى بيام
هرى ادامه داد و لو با گيجى نگاهش كرد

-چرا هميشه انقدر به فكرمى هرى؟اينهمه آدم؟زين ليام نايل؟چرا فقط به من توجه ميكنى؟چرا دنبال من مياى و ميخواى ازم مواظبت كنى؟چرا؟

لو كشيده گفت و بخاطر تاثير الكل زيادى گيج شده  بود

-م..من فقط...نميدونم

هرى سريع جواب داد اما اون ميدونست ميدونست چرا اين كارارو ميكنه

-اگه دختر بودى حتما باهات قرار ميزاشتم...يا نه اگه من دختر بودم مجبورت ميكردم باهام قرار بزارى

هرى اروم خنديد و با اين حرفش باعث شد تمام حرفاى لويى كه بهش زده بود رو فراموش كنه

-اينكارو ميكردى؟

هرى موهاى لو رو كنار زد

-ميكردم قسم ميخورم...الانم فقط ميخوام از عذاب وجدانم كم شه تازه بهت گفته بودم  لباى الينور اصلا خوب نبودن و هميشه مزه عاجر ميدادن؟

هرى بلندتر خنديد و درحالى كه لو با جديت واسش تعريف ميكرد اما ميدونست كه اون واقعيتو نميگه
داشت كيو آروم ميكرد؟

-حاضرم قسم بخورم لباى تو خيلى بهتر از لباى اونه استايلز

لو خنديد و خنده ى هرى كاملا محو شد و به پسر شيطون جلوش نگاه كرد

-مگه مزه شو ميدونى؟؟

لو به لباى هرى نگاه كرد

-نه فقط حدس زدم

لو گفت

-ميخواى بهت اين شانسو بدم كه امتحانش كنى؟

هرى اروم خنديد و لو جلو اومد و سرشو با اشتياق تكون داد و تو اوج مستيش خنديد پس هرى خيلى آروم سرشو جلو اورد با اروم ترين حالت ممكن لبشو رو لب پسر كوچيكتر گذاشت و لباشون اروم شروع به حركت كردن كرد

و نميشه حدس زد كه اين اتفاقى بود يا نه اما اهنگى كه ميشد زيادى اين صحنرو واسه هرى قشنگ كرده بود :

and i pray that this is forever
and i hope that you feel the same
and i would give anything
if you believe me when i say
believe me when i say.

طعم الكل قوى كه رو لباى لو بود اصلا باعث نشد هرى بخواد از اون جدا شه ، فقط ميخواست اون براى اولين بار اون بوسه رو تو بيدارى تجربه كنه و چون ميدونست اين هيچوقت ديگه اى قرار نيست اتفاق بيوفته اون بوسه رو ادامه داد...
با كم اومدن نفساشون هردوشون اومدن عقب و تو چشماى هم نگاه كردن
هرى عاشق تر از هميشه به لو نگاه ميكرد و لو با گيجى تمام به پسر روبروييش نگاه ميكرد و تازه جرقه اى درونش حس كردن بود

'اين ديوونگيه اما منم ديوونه ام ، با تمام عشق هرى استايلز'
.
.
.
.
.
.
.
.
يوهارهارهاررررر :ددييييى
البته اين قسمت مورد علاقم نيست قسمت مورد علاقم خيلييييى ساك تو فاكه 😹
نزديكيم بهش :)
نظر پيشنهاد انتقاد ووت؟:|