021*RL*

6.7K 1.1K 50
                                    

ماسکمو زدم و لباس خیلی معمولی ای پوشیده بودم.
من باید به اون فن میتینگ میرفتم.
سوار اوبر شدم و جایی که قرار بود فن میتینگ باشه پیاده شدم.
توی صف ایستادم و با گوشیم ور میرفتم و اون خرگوش عوضی منحرف مزاحم کلی پی ام داده بود و من به هیچ کدوم جواب نداده بودم.
رفتیم تو و حرف میزدن و جونگکوک فقط با اعضا شوخی میکرد.
اون خیلیییی سکسی بود.
نوبت من بود که برم برام آلبومو امضا کنن! ماسکمو در آوردم و جلوی نامجون نشستم و با دیدنم لبخند گنده ای زد!
"اوه...!" خواستم ماسکمو بزنم که دستم رو گرفت.
"نزن... تو فوقالعاده ای..." لبخندی زدم و البومم رو امضا کرد و حرف زدیم.
"تهیونگ شی... میشه به جین بگی به من پی ام بده!؟" خندیدم و سرم رو تکون دادم و رفتم جلو شوگا و فقط لبخند زد و برگشتم تا ببینم جونگکوک در چه حاله و دیدم زل زده به من!
فن از جلوش رفت کنار و بهش نگاه کردم. چشمهاش فوقالعاده بود!
"بقیه نیومدن!؟" سرم رو بعنوان نه تکون دادم و شوگا لبخندی زد و رفتم جلوی جونگکوک.
"سلام اسمت چیه؟!" بهش نگاه کردم. اون حتی منو نمیشناخت...
"اممم تهیونگ!" لبخندی زد.
"چندسالته تهیونگ؟!"
"۲۴" به چشمهام خیره شد...
"ولی تو شبیه یه بیبی بوی ای!" چشمهام گرد شد و گونه هام مطمعنم رنگ گرفت.
"خب اممم با عشق و آرزوهای قشنگ قشنگ برای بیبی بوی! از طرف ددی!"
البومو داد دستم.
"تو دیدی پست هام رو!" نیشخندی زد...
"حتی بیشتر..." خجالت کشیدم و ماسکمو زدم و رفتم از پیششون.
باورم نمیشد...

رفتم نشستم و همه فن ها رفتن و اون ۳نفر مونده بودن و گارد فنهارو بیرون میکردن ولی هیچ کدومشون به من چیزی نگفت.
یکی اومد ازم خواست باهاش برم پشت استیج.
قلبم خیلی تند میزد.
شوگا دراز کشیده بود و نامجون داشت چیزی میخورد و جونگکوک جلو آینه با گوشیش ور میرفت.
"تهیونگ... خوشحالم من میبینمت! تو فوقالعاده ای!!!!" نامجون پا شد و بهم دست داد.
"اگر ناراحت نمیشی بغلت کنم!" سرم رو تکون دادم و همو در آغوش گرفتیم و کوکی بهمون زل زده بود.
"روتو کن اونور استریت خر!" شوگا داد زد و اونم اومد پیشم و بهم دست داد.
"فک کنم لازمه تو هم یه امضا به ما بدی!"
"امم میدونین یذره خجالت میکشم در حال حاضر!" بازوم رو مالیدم.
"چرا بیبی بوی!" چشمهام گرد شد!
"جونگکوک شی، حد خودتونو رعایت کنین! من از انتخابم ناراحت نیستم که یه پورن استارم، پس درست صحبت کنین!" شوگا سوتی کشید.
"خوردی استریت بد بخت! برو حالا فقط دخترارو بمال!" جونگکوک پا شد از جاش و اومد سمت ما!
"من منظوری نداشتم کیم تهیونگ شی!... حتی منتظر فیلمتون بعنوان یه پسر دبیرستانی کنار یه شوگر ددی ام!" لبخندی زد و فاصله گرفت.
اون از کجا میدونست.
"امم تهیونگ شی خوشحال میشیم به دوستاتون بگین و با هم شام بخوریم!"
"منو میکشن ولی باشه!" و به اون ۳نفر زنگ زدم...

His fan boy is a Pornstar [6]Where stories live. Discover now