047*RL*

5K 678 37
                                    

جیهوپ:

تهیونگ اومده بود خونه ما و اعصابش خورد بود! خبر شکسته شدن دم و دستگاه نامجون جوری روی لبخند همه امون خنده آورد که فکر کنم هیچ وقت دوباره تکرار نشه!
البته تهیونگ از خاطرات گوهر بارش برامون تعریف کرده بود که یبار اونم دستگاه یه بنده خدایی رو شکونده!
"هوپی؟!" بهش نگاه کردم.
"من میترسم با جونگکوک سکس کنم!"
"یطوری میگی انگار تنگ ترین ادم روی زمینی! تازه مگه تو پارک همو نکردین؟!" چشماشو نازک کرد و سرشو چرخوند!
به کارش خندیدم."هعی خب مشکلتو بگو!" با ناراحتی بهم خیره شد.
"اممم من فکر میکنم اون منو فقط بخاطر سکس میخواد! ینی منطقیه بخواد بالاخره من بازیگر فیلمای پورنم و حتی با تو هم فیلم دارم! ولی میدونی من دنبال شاهزاده ارزوها با اسب سفید بودم!"
دلم به حال تهیونگ میسوخت!
"میدونم مسخره اس ولی میخوای به جیمین بگم یجوری با حال اینکه میخوام بهت بدم بره جلو و ببینیم اون فقط سکس میخواد یا فقط تورو میخواد؟!" جیمین با چشمهای گرد برگشت سمتم!
"ولی نههههه!" جیمین گفت و توی آغوشم گرفتمش!
"بیبی! فک کن برای یه فیلم داری سکس میکنی اگر کار به اونجا رسید!" جیمین سرش رو تکون داد.
امید وارم جونگکوک به تهیونگ خیانت نکنه!


بنظرتون سد اندش کنم؟!😑😂🤦🏻‍♀️

His fan boy is a Pornstar [6]Where stories live. Discover now