His fan boy is a Pornstar [6]

050*RL*

سوم شخص:

جونگکوک به تهیونگ پی ام داد که جلوی ساختمونه و جواب تهیونگ این بود که بره خونه جیهوپ اینا و جیمین خونه است در رو براش باز کنه!

"جیهوپ بیا بریم جلوی دره!" از خونه پریدن بیرون! به اسانسور نگاهی کردن و شماره ها دونه دونه عوض میشد و با صدای دینگ در باز شد و هر دو پسر پشت دیوار قایم شدن!

جونگکوک زنگ زد و بعد از چند ثانیه جیمین لخت، با موهای شلخته در رو باز کرد.
"سلام جونگکوک!" جونگکوک با تعجب به جیمین خیره موند.
"اممم... تهیونگ چیزه... گفت بیام بالا! نمیدونستم که..."
"اره اکیه! من وسط لایو بودم!" جیمین گفت و سکسی ترین لبخندشو نشون جونگکوک داد و رفت کنار!
"من برم پیش تهیونگ و جی--"
"خیلی وقته رفتن چند دقیقه دیگه میان!" جونگکوک سرشو تکون داد و وارد خونا شد و از پشت جونگکوک در رو بست و دستش رو دور کمر جونگکوک گذاشت و جونگکوک برای اینکه جو رو عجیب نکنه چیزی نگفت!
"خب... کوکی! اکیه بگم کوکی؟! چون کوچیک تری از من!" جونگکوک با تهجب بهش نگاه کرد و لبخند کمرنگی زد و سرشو تکون داد.
"من مزاحمت نمیشم گفتی داشتی لایو میگرفتی!"
جیمین به خودش نگاه کرد و عضوشو تکون داد و جونگکوک بهش خیره بود.
جیمین دستش رو روی پای جونگکوک گذاشت و رونش رو ماساژ میداد.
"مطنعنی اکی ای؟!" و جیمین با دست دیگه اش عضوشو گرفت و ماساژ داد.
جونگکوک ترسید، میفهمید داره تحریک میشه ولی نمیخواست جیمین تحریکش کنه!
لبخند عجیبی زد.
"من خوبم...!"
"ولی داری تحریک میشی!" جونگکوک با شوک به جیمین نگاه کرد!
"خب تو یه پورن استاری و بدن بی نقصی داری! و منم با تهیونگم!" لبخند لرزونی زد.
"ولی خب میخوای خودتو آروم کنی و منم که پورن استارم پس عاشقت نیستم میتونی ازم استفاده کنی!" و جیمین دستشو روی عضو نیمه سفت جونگکوک گذاشت و فشار داد.
جونگکوک ناله ای کرد و از جاش سریع بلند شد.
"جیمین من دوست پسر دارم و فکر میکنم تو و جیهوپ هم با همین پس--"
"به هر حال بهت پیشنهاد دادم! خوشم اومد ازت! من برم توی اتاق و یذره دیگه احتمالا بیان بچه ها! فعلا!" جیمین لبخندی زد و رفت توی اتاق و به جیهوپ پیام داد که دوتا پسر بیان خونه جونگکوک متعهده!" لبخندی زد و روی تخت نشست و سعی کرد سریع تر خودشو از اون حالت خلاص کنه و دوش گرفت و تا لباس پوشید جیهوپ و تهیونگ وارد خونه شدن و دستشون وسیله بود برای اینکه واقعی بنظر بیاد و غذا گرفته بودن!
جیمین با لباس اومد بیرون و جونگ کوک هم پیش تهیونگ بود و پیشونیشو بوسید
"دلم برات تنگ شده بود!" و تهیونگ محکم جونگکوک رو توی آغوشش گرفت!

اینم از کوکی
ماشالا پسر
😂😍
و دیگه اینکه  دو تا اسمات از کوکوی داریم
یه اسمات از سپمین
و یدونه از نامجین اگر دسته بیل نامجون خوب شه!