His fan boy is a Pornstar [6]

022 + *RL*

دور میز نشسته بودیم و جونگکوک کنار من نشسته بود و خیلی فشار روم بود.
رفته بودیم جایی که اونشب من و جین با هم اومده بودیم!
گوشیمو در آوردم و باید به یکی پوزیشنی که توش بودم رو تعریف میکردم.

بالاخره اون ۳نفر رسیدن و از تنهایی درومدم.
جونگکوک اومد کنارم و پر کرد باز! چشه! رو مخ!
اون ۳نفر سلام کردن و همه با کراشاشون گپ میزدن و جالب ترین بخش هوپمین و شوگا بودن.
"خب تهیونگ شی، دیگه چه خبر! مثکه آخرشم منو تو باید سرمونو گرم کنیم! با چیزی!" سرمو تکون دادم.
"اینقدر رو مختم؟" با چشمهای گنده بهش نگاه کردم!
"چندروز پیش نوتیف برام اومد و پستات رو دیدم، و نظر لطفته که من رو اینقدر خوب میبینی!" لبخند کج و کوله ای زدم.
"آره خب تو خیلی--"
"ددی متریالم!" سرم رو تکون دادم و لبخند کجی زدم!
"یذره عجیبه!"
"چی؟!"
"تو bae97bunny ای!" جونگکوک لبخندش رو مخفی کرد.
"تو اونی؟!!!!!!" پشمام در حال ریزش بود... اون لایوم رو دیده؟!
"شاید!"
"اگر تو اون نیستی پس اینا رو از کجا میدونی؟!"
"نمیدونم!" گیجم میکرد!!!
خیلیییی گیجم میکرد! لبخند زد و اومد نزدیک تر
"تو گی نیستی!" ازش فاصله گرفتم! اون دیوونه بود!
"پس گیم کن!" بلند شدم

"من میرم دستامو بشورم!" فاصله گرفتم از جمع و یه گوشه ای نشستم
کنار یه پارک بودیم. نفس عمیق کشیدم و سعی کردم اکسیژن وارد ریه هام کنم!

کسی جلوم ایستاده بود و از بازوم گرفت و کشید منو سمت خودش توی چند سانتی صورتش بودم!
"جونگک--"
"ددی!" و فاصله امون رو طی کرد و لبهاش رو به لبهام چسبوند و لبهام رو محکم میمکید...
"میدونی بعد از هر لایوت دلم میخواست من جای اون سکس توی ها بودم؟!" همین یه جمله کافی بود تحریک بشم.
از مچش گرفتم و کشوندمش سمت یه جای تاریک تر...

بعدی نامجینه