049*RL*

4.7K 636 20
                                    

تهیونگ:

نامجون چند روز اومده بود پیش ما و واقعا اعصابم خورد میشد از دست جین از بس قربون صدقه اش میرفت!
جلوی در خونه جیهوپ و جیمین بودم.
در زدم و وارد شدم!

"اوه ببین کی اینجاست!" هوپی دستمو گرفت و منو کشوند تو!
جیمین نبود و به هوپی نگاهی کردم
"جیمین کو؟!"
"خوابه! شب سختی گذرونده!" و ریز ریز خندید.
"همچنان سه تایی؟!" هوپ سرشو تکون داد. "هنوز یونگی اینجاست؟!" سرشو تکون داد!

روی مبل نشستم و هوپ بغلم نشست!
"چی شده؟!" بهش نگاه کردم
"کی اون کاریو که قرار بود انجام بدیم و انجام میدیم؟!!!!!"
جیهوپ دستامو گفت
"بیبی بوی! برنامه ای براش داری؟!" سرم رو تکون دادم!
"خب چطوره امشب یه کاری کنیم!؟" چشمهام گرد شد با حرفش!

"بگو بخاطر اینکه نامجون خونه اتونه تو خونه ما اومدی و بیاد اینجا و شام بخوریم و اینا!
بعد ما میریم توی راهرو و جیمینو به حالت سیخ میفرستیم تا در رو باز کنه و میفهمیم که آقا فقط برای تو گی شده! یا فقط دنبال سوراخه که بکنه توش!" پوکر فیس نگاهش میکردم و جیهوپ از خوشحالی دست زد!

روی مبل جا به جا شدم.
"کِی؟!" بهش از بغل چشمم نگاه کردم!
"ساعت ۸!"

برگشتم اتاقمو و جیهوپ گفت شوگا رو میفرسته اینور و برای ساعت ۸ جیمین رو آماده میکنه!


توی اتاقم چپیدم و حموم اینا کردم و خب یجورایی اگر شانس باهام یار بود و اون بهم خیانت نکرد، با هم سکس کردیم!
ته دلم خندیدم ولی مسئله این بود که من نمیدونستم اون عاشقمه یا نه!

سرم رو تکون دادم و توی اینه به خودم خیره شدم!
جین در زد و یهو اومد تو!
"اممم تهیونگ امشب برنامه ای داری؟!"
"اره پیش هومپینم و کوکی میاد!" جین سرشو تکون داد"چطور حالا!"

"میخواستم بگم من و جونی داریم میریم شام بیرون پس با ما بیا و به کوکی بگو که دیدم برنامه چیدین!" خندیدم و محکم بغلش کردم
"کوکیو جیمین و جیهوپ اسرار کردن دعوت کنم ولی مرسییییی.... عاشقتم!" و گونه اش رو بودسیدم و کنار رفتم.

جین از اتاق بیرون رفت و منم چمیدم تو حموم تا براش شب اماده شم و خدارو شکر اگر کار به جاهای باریک بکشه میتونیم با کوکی همینجا کاری کنیم!



با تشکر از عجله جیهوپ!
و ماچ به نامجین که مکان اماده کردن!
*تو خماری نمیزارمتون و پارت بعدو مینویسم امشب!*

His fan boy is a Pornstar [6]Where stories live. Discover now