هری
ا- هری .. هری بیدار شو
چرخیدم بالشت رو بلند کردم و گذاشتم روی سر خودم
ا- هری!!!! توپک رو له کردی
سریع بالشت رو بلند کردم و توپک رو که توی گردنم خوابیده بود رو برداشتم نگاه کردم . گیج خواب بود و خداروشکر چیزی نفهمیده بود . گذاشتمش سرجاش و چشمام رو بستم
ا- هری من هنوز اینجا واستادم ها
ه- خب برو تو اتاق خودتون واستا
ا- پاشوووووو
دستم رو گرفت و کشید ولی نتیجه اش این شد که خودش پرت شد روم . چشمم رو باز کردم و بهش چشم غره رفتم . بعد به پنجره نگاه کردم
ه- الکس خر هنوز هوا تاریکه . چیکارم داری؟ من خوابم میاد
ا- پاشو میخوام بریم پیک نیک
ه- نصفه شب؟
ا- صبحه...صبح خیلی زود . باید قبل از اینکه دس بیدار بشه بریم و گرنه دیگه نمیزاره .
بلند شدم نشستم و چشمام رو مالیدم . توپک از روی گردنم تالاب افتاد روی پام ولی بیدار نشد . نازش کردم . بنده خدا خیلی خسته است .بعضی روزها که میرم تمرین اونو میبرم پیش آرتی تا بازی کنه .آرتی عاشق توپکه ولی توپک با جیغ جیغ های آرتی حال نمیکنه و وقتی برمیگرده تا چند وقت بهم چپ چپ نگاه میکنه و باید یه تی شرت بدم گاز گاز کنه تا عصبانیتش بخوابه
ه- حالا چرا یهو داریم میریم پیک نیک؟
ا- تو پیک نیک لازمی . باید یه کم از اینجا دور بشی
ه- نایل کجاست ؟ بیداره ؟
ا- آره . داره با لب و لوچه آویزون غذاها رو میزاره تو سبد
بلند شدم و یه کم کش و قوس اومدم بعد خم شدم از زیر تخت تی شرتم رو پیدا کنم .
ه- چرا لب ولوچه اش آویزونه حالا؟ اون هم عاشق غذاست هم عاشق پیک نیک
الکس نشست روی تخت و توپک رو برداشت تا بیدارش کنه . با نیشخند منتظر موندم تا توپک گازش بگیره
ا- چون میخواست اون پسره رو هم بیاره .. مایک..منم بهش گفتم عمرا و..آخ توپک!
با شنیدن اسم مایک قیافه ام رفت تو هم . نه من و نه الکس ازش خوشمون نمیاد .اصلا نفهمیدیم چی شد که اون با نایل دوست شد . احتمالا از مواقعی که من و الکس سر تمرین بودیم استفاده کرده . نایل اینقدر از اینکه اولین دوست گرگیش رو پیدا کرده خوشحال بود که من دلم نیومد چیزی بهش بگم والکس هم دهنش رو بست و فقط به چشم غره اکتفا کرد .
YOU ARE READING
My Alpha
Fanfictionهرچقدر هم كه باهوش باشي... هرچقدر هم كه قدرتمند باشي... هر طور كه باشي ..... آنچه كه قرار است رخ دهد ، رخ خواهد داد ! -------------------------------------------------- راه افتادم به سمت خونه. برف شروع کرده بود به باریدن .ذهنم خالی شده.. حتی نمیدونم...