Part20

2.4K 438 118
                                    

جونگ کوک به تهیونگی که روی صندلیش تاب میخورد و با دقت کتابشو میخوند نگاه کرد

تهیونگ-نمیذاری کتابمو راحت بخونم

نگاهش به زمین داد و با انگشتش روی دسته مبل طرح های نامرئی کشید

جونگ کوک-ببخشید

تهیونگ-بپرس

جونگ کوک-از کجا فهمیدی میخوام ازت سوال بپرسم

تهیونگ-سوالتو بپرس

جونگ کوک-میشه بکشمت؟؟

تهیونگ-میخوای ازم به عنوان مدل نقاشیت استفاده کنی

جونگ کوک-اره

تهیونگ-عکس سه در چهارمو میدن از روش بکشی

جونگ کوک-منظورم وقتیه که نشستی و داری کتاب میخونیه

تهیونگ-وقتتو هدر نده برو درستو بخون

جونگ کوک-ولی هیونگ من تموم درسامو خوندم

تهیونگ-صدبار بخون ولی وقتتو هدر نده

جونگ کوک-وقتمو هدر نمیدم نقاشی کمکم میکنه بهتر فکر کنم

تهیونگ به پسر رو به روش که با اخم بهش نگاه میکرد نگاهی انداخت

تهیونگ-باشه برو تو اتاقت تا هر وقت دلت میخواد اونجارو بکش امشب از شام خبری نیست میتونی شامتم نقاشی کنی

جونگ کوک با عصبانیت از جاش بلند شد و توی اتاقش رفت خودشو روی تخت انداخت

جونگ کوک-مغرور

گوشیشو برداشت و توی گروه چهارنفره با دوستاش رفت

جونگ کوک-یه عکس از وقتی رفته بودیم شهربازی دارید؟؟؟

منتظر جواب موند چند لحظه بعد یورا عکسی که پنج نفری باهم گرفته بودنو فرستاد

جونگ کوک-ممنون نونا

به عکس نگاه کرد و بعدهم کاغذاشو گرفت و شروع به کشیدن کرد

تهیونگ-جونگ کوک بیدارشو مدرسه دیر شد

دستشو تو هوا تکون داد تا بتونه دست تهیونگو پیدا کنه و از اینکه اون تکونش بده جلوگیری کنه

تهیونگ-اگه دیرت بشه نمیبرمت

با نق از جاش بلند شد با احساس گردن درد به وضعیتش نگاهی انداخت همونطور که داشت نقاشی میکشید خوابش برده بود

تهیونگ-صبحانت حاضره بعد از اینکه به خودت رسیدی بخور

جونگ کوک-انقدر وقت دارم دوش بگیرم؟؟

تهیونگ-اگه خیلی سریع باشی اره چون منم میخوان دوش بگیرم

جونگ کوک-تلاشمو میکنم

رفت توی حموم و دوش اب گرم رو باز کرد اول گردنش رو برد زیر اب و یکم ماساژش داد تا از دردش کمتر بشه

DDF documentWhere stories live. Discover now