Special Part3

2.2K 356 23
                                    


جیمین-پاشو مین یونگی پاشو پاشو پاشوووووو

و شروع کرد با پا زدن یونگی رو تکون دادن

جیمین-من با یه تکون دیگه میتونم بندازمت رو زمین

یونگی-جیمین امروز روز تعطیلمونه بزار بخوابم

جیمین خودشو روی بدن یونگی اندخت

جیمین-خیلی پرویی معمولا وقتی زوجا یه شب دهن همو سرویس میکنم تاپ صبحا زودتر پا میشه حمومو اماده میکنه صبحونه میاره برای...

با قرار گرفتن لبای یونگی روی لباش سکوت کرد

یونگی-اقای مین میخوام به اطلاعاتون برسونم دیشب ما هیچ کاری با هم نکردیم و تو تا ساعت سه نشستی سریال مضخرفتو دیدی بعدشم تا خود صبح عین خر لگد انداختی

جیمین-یه ادم متمدن به همسرش میگه خر ؟

یونگی- بزار بخوابم مین جیمین

جیمین-اگه پانشی دیگه حق نداری منو مین صدا کنی

یونگی-عا عا دیگه دیر شده تو چند ماه پیش تماما مال من شدی

جیمینی که کنارش نشسته بود رو یک دفعه توی بغلش کشید

جیمین-ولم کن مین یونگی

یونگی-برنامت برای امروز چیه

جیمین-میخوام فانتزیامو روت پیاده کنم

یونگی چشماشو باز کرد و به جیمین نگاه کرد

یونگی-خب اونا چین من امادم

جیمین اروم زد تو سر یونگی

جیمین-فانتزیای کلی نه فانتزیای سکس

یونگی-خب اونا چیان؟

جیمین-وقتی از جات بلند شی و بیای صبحونه بخوری بهت میگم

یونگی-باشه برو من میام

جیمین بوسه ای به پیشونی یونگی زد و از بغلش بیرون اومد

جیمین-برات قهوه درست کردم یکم از کیکایی که نونا از مهمونی دیشب بهت داده اوردم

یونگی با چشمای نیمه باز به همسرش خیره شد

جیمین- پاشو دیگه

یونگی-من هنوز بوسه صبح بخیرمو نگر..

جیمین-بیا بهت بدم

با دیدن توپ بیس بالی که دست جیمین بود سریع از جاش پاشد

یونگی-ببین جیمین گوه خوردم اونو بزار سرجاش بیب اونو وقتی رفته بودم مسابقه بیسبال از بازیکن مورد علاقم گرفتم

جیمین-خب پس بلند شو قبل اینکه توی مخت فرو بیاد

یونگی سریع از جاش بلند شد

DDF documentWhere stories live. Discover now