Part21

2.4K 469 43
                                    

یونگی به جیمین که کت شلوار هارو دقیق از نظر می گدروند نگاه کرد الان دقیقا سه ساعت بود که سه تایی باهم دنبال کت وشلوار میگشتن و هر انتخابی که میکردن جیمین ازش ایرادی میگرفت یکی جلف بود یکی رنگش زیادی خشک بود یکی جنس پارچش خوب نبود یکی چاق نشون میداد یکی لاغر

یونگی-پامون درد گرفت پارک یه استراحتی بکنیم

جیمین-به من چه یکم راه بیا همش داری غر میزنی

یونگی-ساعت هفت و ربعه جیمین

جیمین-میگی چیکار کنم هیونگ؟

یونگی دهن کجی کرد و پشت سر اون دوتا راه می رفت

جیمین-کوک این خوبه؟

جونگ کوک به کت شلواری که هیونگش بهش نشون میداد نگاهی انداخت کت شلوار مشکی رنگی که جنس مخملی پارچه یقش با بقیه جاها فرق می کرد و این باعث میشد یقش برق بزنه و بیشتر توی چشم بیاد

جونگ کوک-برای من؟یکم زباد بزرگونه نیسا؟

جیمین-نه واسه یونگی هیونگ

جونگ کوک نگاهی به یونگی که با قیافه زار وایساده بود کرد

جونگ کوک-اینجوری که قشنگه باید بپوشه ببینه بهش میاد یا نه

جیمین با خوشحالی ژاکت مشکی و چرم یونگی رو کشید تا وارد مغازه بشن

جیمین-اون کت شلوار مشکی رنگ داخل ویترینو می خواستم سایز این آقا

فروشنده نگاهی به یونگی انداخت و چند لحظه بعد با کتی که فکر میکرد سایز یونگیه برگشت

فروشنده-اتاق پرو اونجاست میتونید امتحانش کنید

یونگی-ممنون

یونگی به سمت اتاقکی که دختر فروشنده بهش اشاره کرد رفت جیمین و جونگ کوک هم روی صندلی هایی که اونجا چیده شده بودن نشستن

جیمین- اگه از چیزی خوشت اومد بهم بگو

جونگ کوک سرشو چرخوند

جونگ کوک-فکر کنم اون ابیه بهم بیاد

جیمین-بیا بریم ببینمش

جیمین نگاهی به کت شلوار انداخت

جیمین-خوبه

کت شلوار جونگ کوک هم گرفتن و جونگ کوک رفت توی اتاقک رو به روی یونگی و پ جیمین تنها توی مغازه برای خودش می گشت با دیدن کت شلوار اشنایی لبخند خبیثی زد و به سمت دختر فروشنده که د حال تا زدن شلوار ها بود برگشت

جیمین-ببخشید خانوم میشه این کت شلواره که اینجاست سایز اون اقا بدید

فروشنده-همونی اولیه

جیمین-بله

زن با کت شلوار طوسی رنگ برگشت و اون رو به جیمین داد

DDF documentWhere stories live. Discover now