part ¹¹

5.7K 1.2K 135
                                    

بکهیون تو اتاق مطالعه ای که وسعتش چند برابر خونش بود،منتظر شاگردش و منبع احتمالی درآمدش نشسته بود.

اسمش سوهیون بود،
هان سوهیون و ماه پیش هجده ساله شده بود این
یعنی احتمالا دسته ای که بهش تعلق داشت مشخص
شده بود.

شاید بتا یا یه امگای نر مثل بکهیون باشه، اما احتمالا آلفا بودنش واقعا کمه.
آلفاها نیاز به معلم خصوصی ندارن، همیشه بهترین نمره ها رو میگیرن و تو یه درس مثل ریاضی به بهترین نحو عمل می کنن.

به علاوه حتی اگه نیاز به معلم خصوصی داشته
باشن هم خانواده هاشون محاله یه امگا که ممکنه با
بوی فرموناش وسوسه بشن رو استخدام کنن.
بکهیون لب پایینیشو تو دهنش کشید و با زبون
خیسش کرد.

کتاب ریاضی و جزوه ای که خودش تو دوران
دبیرستان تهیه کرده بود رو روی میز گذاشت.
موهای نقره ای رنگش که جداً نیاز به کوتاه شدن
داشتنو پشت گوشش زد و دستشو زیر چونش
گذاشت.

هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که در با صدای بدی
باز و بسته شد.
انتظار هر چیزی رو داشت جز این.
یه آلفای جوون شبیه آقای هان که موهاشو آبی تیره
و دستاشو تتو کرده بود، یه کت چرم موتور سواری و شلوار زاپ دار پسرونه پوشیده بود و آدامس
می جوید، صندلی مقابلشو آشغال کرد.

نمی تونست باور کنه.
پسری که باید بهش درس می داد نه تنها آلفا بود
بلکه شبیه پانک ها هم لباس پوشیده بود.
بکهیون آهی کشید.
می تونست از چشمای اون پسر خیلی راحت
ناراضی بودنش رو بخونه.

می دونست از این شانس ها نداره و حتی یه مدت
کوتاه هم نمی تونه بدون نگرانی برای پول زندگی
کنه.
شک نداشت بعد از این یه ماه که به صورت امتحانی کار می کرد دوباره باید سراغ همون شغالی پاره وقت می رفت.

حتی فکر کردن به اون شیفتای طولانی با حقوق و
امنیت پایینشون هم بدنشو به لرزه می انداخت.
مهم نبود چه اتفاقی می افتاد و هان سوهیون چقدر
عوضی بازی در می اورد به هیچ وجه این شغلو
از دست نمی داد.

سوهیون نگاه تحقیر آمیزی به پسر بزرگتر انداخت.
-هه...تو معلم جدیدمی؟
با یه پوزخند اعصاب خورد کن گفت و یه اخم
غلیظ بین ابروهای بکهیون نشست.
-بله...مشکلی هست سوهیون شی؟
با لحن مودبانه ای گفت.

حیف که این بچه پررو باید ازش راضی می بود
وگرنه سمت چپ و راست صورتشو با یه سیلی
محکم قرمز می کرد.
-فکر کنم پدرم اشتباه کرده و معلم گلدوزی
استخدام کرده!

سوهیون با خنده گفت و دستای کوچیک بکهیون
مشت شد.
معلم گلدوزی؟
کثافت کوچولو!
-من که معلم گلدوزی نیستم ولی اگه خیلی بهش
علاقه داری می تونم آجومای همسایه ام رو به
پدرتون معرفی کنم سوهیون شی.

"ugly beta" __chanbaekDonde viven las historias. Descúbrelo ahora