3

3.3K 556 80
                                    

جونگ کوک گفت : سلام

جیمین با شک بهش نگاه کرد و پیش خودش داشت حساب میکرد احتمال اینکه نامجون بهش گفته باشه که اول سلام کنه چقدره .

مشتری خیلی جوون بود .

پختگیه نامجون رو نداشت و جیمین با اینکه نشسته بودن میتونست بفهمه که از نامجون یکم کوتاه تره .

ممکن بود جانشین نامجون باشه ؟ به نظر جیمین این احتمالش خیلی بیشتر بود .

اگه این طور باشه پس بخاطر دستور نامجون اول بهش سلام کرده و خواسته شروع کننده ی بحث باشه نه اینکه با اخم از جیمین انتظار داشته باشه بپره رو دیکش .

یکم سرش رو کج کرد و مستقیم توی چشم های جونگکوک نگاه کرد : سلام .

بعد روش رو سمت نامجون کرد .

داشت از فضولی میمرد .

واقعا میخواست بدونه که جونگکوک برای نامجون کیه .

جانشین ؟

یعنی چه اتفاقی افتاده که نامجون میخواد جانشین اعلام کنه ؟

یعنی این به خلوت بودن بار ربطی داره ؟

نه ، نمیتونه جانشین باشه .

جانشین مقام پایین تری داره .

هنوز اصل کار نامجون و جونگکوک اختیاری نداره .

پس چرا به عنوان یه جانشین غیر رسمی اینقدر .....

راحته ؟

جیمین جلوی خودش رو گرفت تا دوباره زیر چشمی نگاه نکنه ولی از همین الان میدونست که جانگکوک بهش زل زده و بی توجه به اینکه کنار ارشدشه کاملا به مبل تکیه داره و جوری نوشیدنیش رو توی دستش گرفته که انگار صاحب باره .

نه .

امکان نداره جانشین نامجون باشه .

نفر سوم کاملا سیخ نشسته بود .

انگار کنار فرد مهمیه .

که البته اون فرد مهم نامجون بود .

خود نامجون هم ....

خب مثل همیشه کاملا با اصالت و رسمی نشسته بود .

گاهی جیمین واقعا تعجب میکرد که چطور میتونه این حالتش رو حفظ کنه .

حتی موقع سکس هم این جنبه ش رو حفظ میکرد .

جیمین میخواست بپرسه ولی میدونست اجازه نداره .

اینجا کنجکاوی کردن بهای بالایی داشت که جیمین تا جایی که میتونست سعی میکرد خودش رو واردش نکنه .

دوباره میخواست چیزی به نامجون بگه که جونگکوک شروع به صحبت کرد : تو خوشگلی .

جیمین زبونش بند اومده بود .

blood and chocolateजहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें