11 : recovery

1.9K 265 397
                                    

های های :)

یه هفته تنبیه چطور بود 😈

هر چند اخرشم ویو ی کل بوک ۱۰۰۰ تا رفت بالا ولی ووت به زود ۲۰۰ تا شد 🙄

اخه من با شما چیکار کنم 😠

قبل شروع بوک یسری توضیحات درباره ی اسمات پارت قبل باید بدم چون ممکنه براتون سوتفاهم شده باشه

برای اطلاعات عمومی اس ام خونا خوبه ولی خب اونایی ک دوست ندارن مجبور نیستن بخونن

اول از همه اینکه میکی قبلا تجربه ی اس ام داشته ( منظورم از اس ام همون بی دی اس امه ) چون اگه یادتون باشه وقتی مشتری حلقه رو براش بست با خودش گفت ک حلقه های بزرگتر از این هم تجربه کرده

دومین موضوع درباره ی رضایته ساب یا همون میکیه : جیمین به مافیای چینی گفت ک با میکی از قبل تمرین کرده برای همین میکی رو فرستادن توی اون اتاق چون طبیعتا جیمین به خدمه هم همین حرف رو زده بود اگه یه همچین حرفی رو نمی زد و یا بنگ چان به عنوان مسئول از خود نیکی هم سوال می کرد متوجه ی دروغ بودن این حرف و رضایت نداشتن میکی می شد ( رضایت یه چیز مهمه توی اینجور روابط توی پارت قبل چون مشتریشون مافیا بود طبیعتا وقتی وسطاش فهمیدن میکی خبر نداشته از قضیه خیلی براشون مهم نبود ولی توی رابطه ی واقعی همچین چیزی برای پارتنر ها خیلی مهمه و حسابی رعایت میشه )

سومین موضوع هم درباره ی اون لوله ست : لوله یه چیز کاملا ژله ای و انعطاف پذیره ( یجورایی شبیه خط کش ژله ای ک یه مدت همه داشتن ) و از لوب مخصوصی هم استفاده میشه ک با بقیه ی لوب های عادی فرق داره ( لیز تره ) حرکت لوله داخل لوله ی گوارش به ساب حس خوبی میده پس خیلی نگران میکی نشین چون به احتمال خیلی زیاد بهش خوش گذشته

چهارم : بعد از خروج لوله هیچ اتفاق بدی برای میکی نمی افته البته ممکنه لوب باعث اسهالش توی یکی دو روز اینده بشه ولی در کل اسیب جدی نمی بینه اینم بگم ک لوله رو به ارومی بیرون میکشن ( اینقدر بدم میاد توی بوک ها یا وبتون ها یجوری نشون میدن انگار دام یهو یچی رو فرو میکنه تو کون طرف 😑 هر چیزی حتی اگه نیم سانت هم باشه به اروم داخل فرو میره و به ارومی بیرون میاد تو رو خدا یسری چیزا رو باور نکنین )

حالا بریم واسه پارت جدید ک مخصوص جیکوک لاورا نوشتم امیدوارم لذت ببرین ووت هم یادتون نره 🦋

###

هوسوک به پرونده های روی میزس نگاه کرد

همه جا پخش و پلا بود

و این بهم ریختگی واقعا روی اعصاب هوسوک بود

اینطور نبود ک واقعا ادم خیلی مرتبی باشه ولی از بهم ریختگی هم بدش میومد

دو روزی میشد ک درست درمون نخوابیده بود

داشت کار های بخش جدید کلاب رو راه می نداخت و واقعا نمی خواست اتویی دست ار ام بده

blood and chocolateOù les histoires vivent. Découvrez maintenant