🩸Cнαpтer49-50🍷

1K 251 464
                                    

چند دقیقه در سکوت طی شد. دوهان جسارت نمیکرد سر حرف را باز کند و مینهو در ذهنش دنبال حرفی بجز مسئله ی پسرک گارسون میگشت تا بیشتر از آن خود را ضایع نکند تا اینکه بالاخره پیدا کرد: "بهم بگو چرا به کیم تهیونگ کمک میکردی؟" نگاه ریزی از زیر چشم به نیم رخ سنگ شده از شرم دوهان انداخت و اضافه کرد: "چون یادمه روزی که اومد مرکز یه مشت داستان خیالی تعریف کرد و..."

"من باورش کردم " دوهان به همین سادگی حرفش را برید.

"چی؟!" مینهو جواب غیرمنتظره ای گرفته بود. هرچند به جواب دیگری هم فکر نکرده بود! "تو چیو باور کردی؟! اصلاً مگه حرفاش منطقی بودن؟"

دوهان نگاه جدی و تندی به مینهو انداخت: "هیچکدوم از جنایت های سئول هم منطقی نبودن و اون زخمی که رو گردن تهیونگ بود نشون میداد قاتل به اونم حمله کرده و برای کشتنش تلاش کرده ولی خوشبختانه موفق نشده!"

مینهو مجبور شد سرعت ماشین را کم کند تا جایی برای پارک موقت پیدا کند چون این صحبت را نمی توانستند در مرکز ادامه بدهند.
"درسته در مورد جنایت های اخیر هنوز به نتیجه نرسیدیم ولی چیزی هم که تهیونگ گفت با عقل جور در نمیومد!"
و با اینکه می دانست آن پسرک لعنتی راست گفته برای حفاظت از جونگ کوک با تمسخر ادامه داد: "رو گردنش کبودی داشت و ادعا میکرد طرف خونشو مکیده درحالیکه کاملاً معلوم بود..."

دوهان حرفی را که آن روز در جواب شکایت تهیونگ به او گفته بود تکرار کرد: "عشقبازی کرده؟!"

مینهو از لحن دوهان طعنه اش را حس کرد و بالاخره ماشین را کناری کشید و پا روی ترمز گذاشت: "میخوایی بگی خوناشام ها وجود دارن؟!" خنده اجباری و تلخی کرد.

دوهان که دیگر اخراج شدن را تجربه کرده بود با شجاعت حرفهایش را میزد: "اینو تهیونگ هم ازم پرسید بهش گفتم باور من اصلاً اهمیت نداره!"

مینهو به عقب تکیه زد و عینکش را برداشت تا با جدیت به چشمان دوهان خیره شود.
دوهان هم گستاخانه به چشمان مشکی او زل زده ادامه داد: "یه متجاوز یا قاتل یا مجرم یا هرکسی که هست اون بیرونه که باید دستگیر شه! من دنبال اون هستم"

"منم دنبالشم ولی این توجه اختصاصی تو در مورد کیم...به طوری که حتی از پرونده ها براش کپی ببری، برام قابل هضم نیست!"

"نه شما دنبالش نیستید!" دوهان لبخند جسورانه ای زد: "حتی فکر میکنم در تلاش هستید نجاتش بدید!"

مینهو با شنیدن تهمت صریح دوهان با اینکه بجا بود، شوکه شد. هیچ فکر نمیکرد خود را به این سادگی لو داده باشد: "بله؟! تو...هیچ میفهمی چی داری میگی!؟"

دوهان با خیال راحت از جوابهایش، سرش را برگرداند و به جلو خیره شد: "بهم بگید چرا برای کیم تهیونگ پرونده تشکیل ندادید و به شکایتش رسیدگی نکردید؟ مگه نمیگید مورد تجاوز یا حمله جنسی قرار گرفته؟ که با اون گزارش پزشکی که با خودش آورده بود و زخمی که رو گردنش بود این کاملاً واضح بود!"

𝗣𝗼𝗶𝘀𝗼𝗻 𝗞𝗶𝘀𝘀║𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩 ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈWhere stories live. Discover now